تکیه بر استعداد در خانواده ای هنرمند؛ گفت‌وگو با مجید و نیکی مظفری پدر و دختر بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون

مجید مظفری جزو نسلی از بازیگران است که قبل از انقلاب در تئاتر حضور موثری داشت و با بروز انقلاب مانند  خیلی از هم­نسلانش مجال ورود جدی به سینما را پیدا کرد و نزدیک به دو دهه یکی از بازیگران برتر و درجه یک سینما بود. او فعالیت هنری­­ اش را در دهه پنجاه و بازی در فیلم «سازش» به کارگردانی محمد متوسلانی و زیر­پوست ­شهر ساخته فریدون گله آغاز کرد. تنوره دیو، آوار، تیغ و ابریشم، یوزپلنگ و… از جمله فیلم­ های مطرح و پرفروش مظفری در دهه شصت بودند. اوج دوران کاری مظفری باهمکاری با بهرام بیضایی و محمد بزرگ ­نیا در دهه هفتاد آغاز شد. درعین­ حال مجید مظفری بازیگر منعطف و نقش ­پذیری است و توانایی بازی در انواع و اقسام نقش ­های منفی و مثبت را دارد. درکشتی آنجلیکا به خوبی در قالب نقش منفی یک شازده قجری بازی کرد. در تیغ و ابریشم مسعود کیمیایی، در نقش یک بلد راه بلوچ بازی درستی ارائه کرد. در جنگ نفتکش ­ها در نقش افسر فرمانده کشتی نفتکش شمایل واقعی از یک نظامی وظیفه ­شناس را بازی کرد. در تشکیلات در نقش یک افسر اداره آگاهی خونسرد وکاربلد بازی موثری انجام داد. ظاهر آرام و موجه مظفری به او این امکان را می ­دهد که با استفاده از تجربیات دوران بازیگری­ اش نقش ­های متفاوتی حتی درآثار طنز و کمدی بازی کند. نیکی مظفری تنها فرزند مجید مظفری هم بازیگری را از اوایل دهه نود در تئاتر، سینما و تلویزیون آغاز کرده است و جزو بازیگران مستعد نسل جوان محسوب می­ شود. وی در سال­ های اخیر حضور موفقی در عرصه بازیگری داشته است و در نمایش­ هایی نظیر اتاق 498، نماینده ملت، شب روی سنگفرش­ های خیس، رویاهای رام نشده بازی کرده است. وی کار بازیگری ­اش را با مجموعه تلویزیونی بچه­ ها قصه ­ها شروع کرد. دو سال بعد در مجموعه تلویزیونی ضلع ششم به کارگردانی مسعود فروتن در کنار بزرگان حرفه بازیگری، از جمله پدرش ایفای نقش کرد. نیکی مظفری در ادامه و در پایان دوره راهنمایی به کلاس­ های زنده یاد حمید سمندریان رفت و مدت دو سال فنون بازیگری را فرا گرفت و بعد از پایان دوره دبیرستان، معماری را در لندن آموخت و در بازگشت به ایران، مدت هشت سال به عنوان مدیر تولید، جانشین تهیه کننده، طراح صحنه، طراح گریم و… به کار اشتغال داشت و به­ طور جدی با بازی در سریال بچه­ های نسبتا بد ساخته سیروس مقدم فعالیت بازیگری­ اش را ادامه داد.  اولین انتخاب، بچه­ ها و قصه ­ها، ضلع ششم و غریب آشنا کارهای دیگر کارنامه بازیگری نیکی مظفری محسوب می­ شوند.

با مجید و نیکی مظفری درباره شرایط سینما و نوع رابط پدر-دختری گفت وگویی انجام داده­ایم.

احمد محمد اسماعیلی

آیا بازیگری ژنتیکی است و می­شود از طریق والدین به شخص منتقل شود؟

نیکی مظفری: فکر می ­کنم بازیگر شدن ، هم استعداد نیاز دارد و هم می تواند ذاتی باشد. موقعی که شما در یک خانواده فرهنگی و هنرمند بزرگ می­ شوید، هر روز به صورت مستقیم با مسائل هنری درگیر هستید. من از دوران کودکی با دنیای بازیگری آشنا شدم و به آن علاقه ­مند هستم. با دانش و تجربه اندوزی است که می­ شود از استعداد ذاتی استفاده بهینه کرد .

خیلی از بازیگران و فوتبالیست­ هایی که پدران یا مادران نامداری داشتند، همواره با این چالش مواجه بودند که در زیر سایه نام والدین خودشان قرار گرفته اند. شما با این چالش چگونه برخورد کردید؟

نیکی مظفری: به این افتخار می کنم که دختر مجید مظفری هستم. ایشان ضمن پدر بودن، به عنوان استاد، راهنما و مشاور تاثیر زیادی بر من دارند. یادم می­ آید در سال­ های قبل ­تر پدرم ضمن راهنمایی و هدایت من تاکید داشت که بروم و علمی و آکادمیک بازیگری را بیاموزم و هیچ وقت از نفوذش استفاده نکرد که من را برای بازی در فیلم یا تئاتر و سریال معرفی کند. پدرم همیشه به من می­ گویند که اگر می­ خواهی بازیگر موفقی باشی از تئاتر کارت را شروع کن.

آیا تا به حال پیش آمده که از آقای مظفری بخواهید شما را به کارگردانی معرفی ­کند؟

نیکی مظفری: نه، چنین کاری را انجام نمی­ دهم. زیرا به آن اعتقادی ندارم و کار درستی نیست.

آقای مظفری آیا از ابتدا با بازیگر شدن دخترتان موافق بودید؟

مجید مظفری: من همه نقاط قوت و حسن و ضعف ­های بازیگری را برای نیکی بیان کردم و او را آزاد گذاشتم تا آن را تجربه کند. بارها پیش آمد که من یک سالی دور از خانه باشم و مدام در شهرستان ­ها برای بازی کردن بروم. نیکی خودش با آگاهی تصمیم گرفت که بیاید سمت بازیگری. نکته مهم این است که علاقه به هنر و بازیگری پول توجیبی نیست که پدری به فرزندش بدهد و او برود و آن را خرج کند. اگر می­ خواستم نیکی را با استفاده از آشنا­بازی به فیلمی معرفی کنم، به­ طور حتم او نمی­ توانست در کارش تداوم داشته باشد. من حدود سی فیلم برای تلویزیون تهیه کرده­ ام و به راحتی می ­توانستم از نیکی در آن­ها استفاده کنم. اما او در هیچکدام از این فیلم ­ها بازی نکرد و به نظرم هم طبیعی بود زیرا نقش چندان مناسبی برای او در این فیلم ­ها وجود نداشت. نیکی می ­آمد پشت صحنه و آشنا می ­شد با فضای کار،فیلمسازی و تولید و به نظرم در آن مدت به خوبی با کلیات و تولید صفر تا صد یک فیلم آشنا شد. البته در  یک مقطع زمانی مخالف حضور دخترم در سینما بودم.

به چه دلیل در آن زمان مخالف حضور دخترتان در بازیگری بودید؟

این اتفاق در دهه هشتاد رخ داد. زیرا یکی از اهالی سینما که کارگردان هم بود در مصاحب ه­ای کلیت حضور خانم ­ها را به چالش کشید و اظهاراتش واکنش­ های زیادی را ایجاد کرد. متاسفانه این آقا خودش هم در سینما فعالیت می­ک ند.

انتظار می­ رفت که اهالی سینما در آن زمان واکنش جدی ­تری به این اظهارنظر نشان می­ دادند؟

 مجید مظفری: چون حرفش دلیل و منطق درست و حسابی نداشت. وارد چالش می­شدیم و به نظرم واکنش پررنگ این آدم را مطرح می­کرد. در آن دوره فکر کردم که بهتر است نه تنها دختر من، بلکه هیچ دختر دیگری وارد عرصه بازیگری نشود. زیرا سینما و هنر ایران در حکم خانواده است و هیچ کسی دوست ندارد به خانواده­ اش توهین شود. بنابراین در آن مقطع زمانی اجازه ندادم نیکی بازی کند.

حالا که یک دهه از آن تصمیمتان گذشته، آن را تایید می ­کنید؟

مجید مظفری: هنوز هم معتقدم کار درستی انجام دادم. دو سال اجازه ندادم نیکی نزدیک بازیگری بشود.

واکنش شما در قبال این تصمیم پدرتان چه بود؟

نیکی مظفری: آن موقع کمی بابت این تصمیم ناراحت شدم و البته به ایشان حق می ­دادم که از این اظهارنظر نادرست ناراحت بشود و من هم معتقدم سینما مثل یک خانواده بزرگ است و زنان بازیگر واقعا محترم و شریف هستند. به هرحال شاید آن اتفاق باید رخ می­ داد و من دوسالی از بازیگری دور می ­شدم و البته درآن دو سال به یک سری از کلاس ­های آموزش بازیگری رفتم و مطالعات زیادی هم داشتم که به من کمک کرد.

در خیلی از فیلم­های مطرح تاریخ سینما رابطه پدر -فرزندی بیس اصلی درام را تشکیل می­ دهد. آیا تا­به­ حال فیلمی دیده ­اید که دوست داشته باشید خودتان و دخترتان در آن نقش پدر – فرزند را بازی می­ کردید؟

مجید مظفری: نمونه ایرانی را به­ خاطر ندارم. برخی از مواقع برای من پیش آمده که فیلمی را دیده­ ام که دوست داشتم نقشی در آن بازی می ­کردم. اما موقعی که دقیق ­تر فکر می ­کردم متوجه می­ شدم که انتخاب کارگردان درست بوده و شاید اگر من نقش را بازی می­ کردم ماحصل کار جور دیگری می­ شد.

نیکی مظفری: دوست دارم فیلم­نامه ­ای با محوریت این موضوع به من و پدرم پیشنهاد بشود که این رابطه، عمیق و درست ترسیم شده باشد. در سینمای ایران تا­به­ حال کمتر چنین فیلمی ساخته شده است. رابطه من و پدرم سوای پدر – فرزندی خیلی دوستانه است و بارها پیش آمده که درحین حرف زدن، از عملکردمان هم انتقاد کرده باشیم. به نظرم باید فیلم­نامه­ ای براساس رابطه من و پدرم  به ­طور اختصاصی نوشته شود.

آیا تا­به­ حال به سفارش دادن نوشتن چنین فیلم­نام ه­ای فکر نکرده ­اید؟

مجید مظفری: نه، معتقدم کارهای سفارشی معمولا خوب از کار در نمی ­آید.

در کارنامه بازیگری شما بازی در فیلم­های سفارشی هم دیده نمی­شود؟

 مجید مظفری: همین­طور است.

درکارنامه تان به جز چند نمونه مثل خوب، بد، جلف و سریال اولین انتخاب مهدی صباغ­زاده کمتر کار طنز و کمدی دیده می­ شود. آیا به کمدی علاقه­ ای ندارید؟

مجید مظفری : متن طنز و کمدی خوبی برای بازی به من پیشنهاد نشده بود که بتوانم آن­ها را برای بازی کردن انتخاب کنم و به تیپ ­سازی اعتقادی ندارم. اما تیپ بازی­ کردن جاهایی می­ تواند نقش را رنگ ­آمیزی کند و باعث ارتباطش با مخاطب بشود. من اصولا به کمدی موقعیت اعتقاد دارم. باید اشاره کنم که در تئاتر کمدی زیاد بازی کردم و برایم خیلی جذابیت داشت. تفاوت زیاد است و شما در صحنه باید در لحظه و بدون قطع بتوانید حس و حال کمدی را در بازیتان ارائه کنید. در تئاتر نوع هدایت کارگردان هم می ­تواند تاثیرگذار باشد. البته مردم مرا بیشتر با کارهای جدی و رئال می­ شناسند.

آیا در دهه شصت نقش ­های کمدی به شما پیشنهاد نمی­ شد؟

مجید مظفری: آن موقع هم نقش­ های خوب کمدی به من پیشنهاد نمی شد .اگر پیشنهاد می­ شد حتما بازی می­­ کردم.

چقدر برای بازی در نقش­ های کمدی اعتقاد به تیپ ­سازی دارید؟

مجید مظفری: همیشه تلاش می­ کنم در بازی به سراغ تیپ­ سازی نروم. تیپ­ سازی این خطر را دارد که بازیگر در یک نقش و تیپ ثابت باقی بماند و اگر هم نقشی تیپیکال را برای بازی به من پیشنهاد کردند، در نوع بازی­ ام از تیپ سازی دوری می­کنم .

در این مورد در بازی ­هایی که تا به حال انجام داده­ اید، مثالی می­ زنید؟

مجید مظفری: بله، نقش تهیه کننده در فیلم وقتی همه خوابیم به کارگردانی بهرام بیضایی ویژگ ی­های تیپیکال گونه­ ای داشت، اما من با مشاوره با کارگردان و رجوع به سناریو نقش را به گونه ­ای بازی کردم که جنبه ­های شخصیت ­اش هم پر رنگ باشد و نقش تهیه کننده صرفا تیپ­گونه برای مخاطب نباشد.

شما با کارگردان­ های جوان مثل پیمان قاسم­خانی و هم با کارگردانان باسابقه کار کرده ­اید. ترجیح می ­دهید بیشتر با کدام گروه از کارگردان­ ها کار کنید؟

مجید مظفری: هرکدام از این گروه مشکلات و حسن ­های خاص خودشان را دارند و نمی ­شود به­ طور دقیق انتخاب کرد که کدام بهتر و کدام بدتر هستند. معتقدم بازیگران به اندازه اندیشه کارگردان­ هایی که با آنها همکاری می­ کنند کارشان را ارائه می ­کنند. همه ما درحین کار تلاش می ­کنیم که کار با­کیفیت و استانداردی ارائه کنیم.

در طول روز چقدر برای گفت­ وگو و حرف زدن با همدیگر وقت صرف می­کنید؟

مجید مظفری: اگر سر کار نباشیم همیشه درکنار هم هستیم. تمام مهمانی­ هایی که دعوت می­ شوم با نیکی می ­روم. الان هم که کافی شاپی تاسیس کرده­ ایم. درکنار هم مدیریتش می­ کنیم.

آیا این رابطه نزدیک باعث اتکای بیش از حد دخترتان به شما نمی­ شود؟

 مجید مظفری: نه ، نیکی کاراکتر مستقل خودش را دارد و من هم چنین رویه ­ای دارم.

نیکی مظفری: من هم با عقیده پدرم موافقم و بیشتر ترجیح می­ دهم در کنارشان باشم.

آیا آدم ماشین ­بازی هستید؟

مجید مظفری: از دوران نوجوانی به ماشین علاقه داشتم و دست فرمانم خوب است و در هجده سالگی گواهینامه گرفتم و البته قبل­تراش آنقدر به پدرم اصرار کردم که مجبور شد برایم در دوازده سالگی درسال 1342 یک جیپ قدیمی بخرد تا در همان کوچه محل زندگیمان در کرج با آن سرگرم باشم و در سال 52 اولین ماشینی که خریدم یک پیکان بود. در چند فیلم مثل تشکیلات و یوزپلنگ که پر از صحنه های تعقیب و گریز بود خودم رانندگی کردم. حتی در فیلم تیغ و ابریشم هم با موتور هوندا هزار رانندگی کردم.

یکی از همکاری­های مشترک و موثرتان با پدرتان بازی و تهیه کنندگی نمایش نماینده ملت بود. این همکاری در صحنه تئاتر را با پدرتان به عنوان کارگردان و بازیگر رو به رو چگونه ارزیابی می­کنید؟

نیکی مظفری: موقعی که تصمیم گرفتم در بازیگری متمرکز بشوم، این عقیده را داشتم که بازی در تئاتر بستر مناسبی را در اختیارم قرار م ی­دهد تا بتوانم نقش­ ها را بهتر ایفا کنم. در زمانی که در این نمایش کار می­ کردم تقریبا همزمان فیلم نقطه ­کور را در کنار محمدرضا فروتن و هانیه توسلی روی پرده داشتم. در این مدت تعدادی پیشنهاد بازیگری داشتم که یا نقش ها را دوست نداشتم یا کارها به مرحله تولید نمی­ رسید. بنابراین ترجیح دادم به جای کم­کاری و دورشدن از بازیگری در تئاتر فعالیتم را جدی ­تر دنبال کنم. در همین راستا قبل­ ترش هم  در نمایش کابوس حضرت اشرف بازی کردم. من در دفتر پدرم که تولید فیلم­های مختلفی صورت می­گیرد، حدود 11 سال تجربه­ های زیادی در حوزه تهیه و تولید داشته­ام و در کنار این مساله، چون پدرم در این نمایش به عنوان کارگردان و بازیگر حضور دارد نمی­خواستم تمرکزش معطوف به امورمالی اجرا بشود و دوست داشتم تمرکزشان فقط روی بازی و کارگردانی باشد. بنابراین قبول مسئولیت تهیه کنندگی در جهت کمک به پدرم بود. من در آن نمایش نقش ملودی را بازی می­ کردم؛ دختری که به سبب خانواده ­اش درگیر مسائل انتخاباتی می ­شود. ملودی از نگاه من دختر جوانی پر از شور و نشاط و درگیر دنیای کودکی ­اش است و بحث نماینده شدن پدرش برایش اولویت مهمی نیست. ملودی در دنیای خودش سیر می­کند و از شخصیت من خیلی دور است و به ­همین دلیل ایفایش برایم جذابیت زیادی داشت. ملودی دختر عاشق پیشه ­ا ی است که چون مرد جوان وکیل در خانه آن­ها زندگی می ­کند دلبسته او می­ شود. درحالی که معنی و مفهوم واقعی عشق را نمی­داند.

آیا تجربه مشترک تئاتریتان را باز هم ادامه می ­دهید؟

مجید مظفری: چرا که نه، اگر  متن خوبی برای کار کردن پیدا کنیم دوباره این کار را انجام می­ دهیم.

نیکی مظفری: به ­رغم شرایط نامناسب زمان شروع اجرای نمایش از استقبال مخاطبان راضی بودم. شب­ هایی بود که نمایش با ظرفیت کامل تماشاگر اجرا شد. یادمان باشد نمایش در ماه­ مبارک رمضان اجرا می ­شد و شروع نمایش فاصله کمی با اذان و افطاری داشت.

معمولا مدیران تولید و تهیه­ کنندگان متخصصان مدیریت ارتباط با دیگران هستند. در چند کاری که به عنوان تهیه کننده حضور داشتید برای صحبت و ارتباط برقرار کردن با آدم های باتجربه به چه شیوه­ای عمل می­ کردید؟

 نیکی مظفری: در روابط کاری تلاش کردم کارم را درست انجام بدهم.

 مجید مظفری: همیشه در تئاتر کارهایی را که انجام داده ام مدیریتش را به نیکی سپرده ­ام. که شامل انتخاب بازیگر و بستن قراردادها می­ شود. از طرفی چون خودم در نمایش سوای کارگردانی بازی می­ کردم وقتی برای انجام سایر کارها نداشتم.

آیا تا به حال پیش آمده همکارانتان به رابطه خوب شما و پدرتان حسادتی بروز بدهند؟

 نیکی مظفری: نه، همیشه دوستانم از این ارتباط  تعریف می­ کنند و این ، برای من ارزشمند است.

در میان بازیگران با کدامیک دوستی نزدیک­ تری دارید؟

نیکی مظفری: برای همه دوستان بازیگرم احترام قائل هستم و با آن­ها ارتباط خوبی دارم. مدل زندگی من بیشتر خانوادگی است و زیاد رفیق باز نیستم .

سال های قبل­ تر هم شما در حوزه لوازم یدکی ماشین در کنار بازیگری به فعالیت مشغول بودید. با این نوع کارها در کنار بازیگری چگونه کنار می­ آیید؟

مجید مظفری: از آن شغل راضی بودم. دوباری پیش آمده که به­ خاطر بروز مسائل حاشی ه­ای از سینما دلزده شدم و دو سالی به کل بازیگری را کنار گذاشتم و حتی فیلم هم نمی ­دیدم . در آن دوران رفتم گوهردشت کرج و در آنجا ساکن شدم و مغازه لوازم یدکی ماشین راه اندازی کردم. روزهای جمعه بعدازظهر هم به کاستی­ های موجود نگاه می ­کردم تا سفارش آوردنش را به پخش ­کننده بدهم. روز جمعه ای که داخل مغازه نشسته بودم دیدم دونفر در می­زنند. رفتم در باز کردم و آقایان بهرام بیضایی و حمیدرضا صلاحمند را دیدم. از آمدن آقای بیضایی تعجب کردم. بیضایی من را نگاه کرد و پرسید کاسبی چطور است و من گفتم بد نیست و راضی­ ام. چون موقع ناهار بود به ­اتفاق دوستان برای صرف غذا به خانه رفتیم و راجع به کار صحبت کردیم و آقای بیضایی خیلی کنجکاو بود که بداند چرا من بازیگری را رها کرده­ ام. یک مقدار که حرف زدیم، حمید صلاحمند فیلم­نامه مسافران را از کیفش درآورد و از من خواست که آن را بخوانم و نظرم را بگویم.

آیا از این پیشنهاد بهرام بیضایی با توجه به اینکه مدتی بود بازی نمی­ کردید تعجب نکردید؟

مجید مظفری: تعجب کردم و متوجه شدم که چون جواب تلفن­ ها را ندادم خودشان آمدند. بعد از خوردن ناهار حرف هایمان تا ساعت یک بعد از نیمه  شب ادامه پیدا کرد…

آیا برای قبول پیشنهاد بازی در فیلم بهرام بیضایی تردید داشتید؟

مجید مظفری: اصلا نمی خواستم قبول کنم. زیرا از شرایط سینما دلزده شده بودم ولی ته دلم خوشحال بودم که بهرام بیضایی چنین پیشنهادی را به من داده است. همسرم هم تلاش می­ کرد که به گونه ­ای راضی شوم و در مسافران بازی کنم و بعد از خواندن فیلم­نامه هفته بعدش رفتم دفتر آقای بیضایی و باهم صحبت کردیم و به توافق رسیدیم.

نکته مهم این است که اگر بهرام بیضایی از شما دعوت نمی­کرد شاید دیگر به دنیای  بازیگری برنمی­ گشتید.

مجید مظفری : همین­طور است.

مغازه را تعطیل کردید؟

مجید مظفری: خیر. مغازه را به یکی  از دوستانم سپردم و بعد از اکران مسافران  هم دوباره پرکار شدم.

اغلب نقش­ رهای شما مثبت بوده است. اما دو نقش منفی خوب و متفاوت از شما در فیلم­های کشتی آنجلیکا و سگ­کشی دیده می­شود. این نوع نقش­ها چقدر برایتان دارای اهمیت است؟

مجید مظفری: همیشه تلاش کردم حتی هنگام ایفای نقش­های منفی طوری بازی کنم که نقشم برای مخاطب سمپات باشد.

شماره 305 مرداد95

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *