گزارش یک جشن – قسمت دوم

مردمان علیه مردمان

/حمید سلیمی/

نخست باید گفت دم پرسنل پردیس سینمایی ملت گرم که هم پروتکل ها را سفت و سخت رعایت می کنند، و هم انتقادها را شنیدند و اغلب مشکلات را برطرف کردند.

این نکته هم قابل ذکر است که برنامه ریزی خوب جشنواره امسال و تعداد کم فیلمها، مجال تعمق در آثار را می دهد و دریغا که کیفت آثار بسیار پایین تر از سطح انتظار است.

ابلق-نرگس آبیار:

فیلم تازه فیلمساز مهم سینمای امروز ایران، در ادامه روند رشد آبیار، یک اثر گزنده و تلخ درباره ستم‌پذیری زنان، سیطره قدرت بر اخلاق و نقص‌های مهیب جامعه دچار جهل است. بازی‌های خیره‌کننده از الناز شاکردوست و هوتن شکیبا و نیز درخشش بهرام رادان و‌ گلاره عباسی، فیلم را بسیار جذاب کرده. اما ابلق نهایتا فیلمی است واپس‌گرا، که خشونت علیه زنان و بی‌اخلاقی را به جامعه فرودست حاشیه‌نشین محدود می‌کند، و از این رو فیلمی کم‌عمق است. آبیار اما از نظر تکنیکی، بی‌شک یکی از بهترین فیلمسازان امروز سینمای ایران است. ابلق در یکی از لایه‌های داستان خود، روایت‌گر سیاهی مردی است که شوق وصال تن زیبای زنی دلخواه در نزدیکی را دارد که سهم او نیست، و این قصه می‌تواند برای بسیاری آشنا باشد، تا ببینند راه هیولاشدن چندان دور هم دور نیست.

شش از ده.

تک‌ تیرانداز-علی غفاری:

قبل از دقیقه سی دیگر تحملم تمام شد و از سالن بیرون زدم. مجموعه‌ای از کلیشه‌های سینمای جنگی دهه هفتاد در ترکیب با یک شخصیت خیالی و افسانه‌ای ایرانی. فیلم را کامل ندیدم، و نخواهم دید. اما یادم هست یک بار مهاجرانی گفته بود اگر عراقی‌ها این‌قدر که در فیلمهای ایرانی می‌بینیم ابله بوده‌اند، چطور جنگ ما و آنها هشت سال طول کشید؟

(ناقص دیده‌ام، پس نمره نمی‌دهم.)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *