//سید محمد سلیمانی//
استقبال کم سابقه کودکان و نوجوانان اصفهانی و خانوادههایشان از سی و ششمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان در ادامه استقبال عمومی مخاطبان از سینمای ایران در طول سال ، فرصتی طلایی برای فعالان سینمای کودک و نوجوان و برگزارکنند گان جشنواره به وجود آورد تا با بهره گیری از همه امکانات موجود و در اختیار این سینما ، یک بار دیگر تولیدات سینمای کودک و نوجوان را به فهرست فیلم های پرفروش سینمای ایران اضافه کنند. اگرچه حضور پر تعداد داوران کودک و نوجوان در کنار دانشآموزان مدارس در گروههای سنی کودک و نوجوان برنامه ریزی برای تماشای فیلمها را تا حدودی مختل کرده بود و در برخی سانسها رفت و آمد و جنب و جوش بچهها در سالن نمایش ،عملاً امکان تمرکز روی فیلم ها را از ایشان سلب میکرد ولی حضور بچه ها در سالنهای نمایش فیلم جشنواره باعث میشد که سینمای مهجور سالهای گذشته شاهد وزیدن هوای تازه و شروعی دوباره باشد.
برگزاری نشستهای تخصصی با حضور سینماگران شاخص حاضر در جشنواره و برپایی جلسات جمع و جور و خودمانی نقد و بررسی فیلمها با حضور خبرنگاران کودک و نوجوان ، وجوه جدی تر جشنواره سی و ششم بودند و حضور چشمگیر و با انگیزه خبرنگاران کودک و نوجوان در جلسات نقد و بررسی فیلم ها و طرح سوالات جدی و بعضاً غافلگیر کننده توسط ایشان موجب شد که بسیاری از فیلمسازان حاضر در جشنواره حضور در این جلسات را جدی بگیرند و حتی گاهی برای پاسخگویی به سوالات جدی و عمیق مطرح شده توسط نوجوانان حاضر در جلسه ، با چالشهایی مواجه شوند. بدون تردید حضور فیلمسازان در این جلسات و مواجهه مستقیم با سوالات و نقدهای مطرح شده ، زمینه مناسبی را برای شناخت نسل جدید مخاطبان سینمای کودکان و نوجوان فراهم میسازد و نشان میدهد که دیگر دوران فیلم سازی باری به هر جهت ، صرفا برای حضور در جشنواره ، بدون در نظر گرفتن میزان رشد و ارتقای سلیقه مخاطبان به پایان رسیده و آشنایی مخاطبان نوجوان با آثار روز سینمای جهان و همین طور آشنایی عمیقتر آنان با اصول اولیه سینمایی وتولید فیلم حرفهای اجازه آزمون و خطاهای مرسوم در این سینما را به سینماگران نخواهد داد .
به عنوان مثال جلسه نقد و بررسی فیلم ضعیف و شتابزده «هرچی تو بگی» به کارگردانی مرتضی آتش زمزم که یکی از ضعیف ترین فیلم های جشنواره امسال به شمار میآمد و اتفاقاً داعیه پرداختن به موضوع خشکسالی در اصفهان را هم داشت، فیلمساز را به دلیل طرح سوالات جدی و فکر شده توسط خبرنگاران نوجوان جشنواره با چالشهایی مواجه کرد که در نهایت چارهای جز اشاره به زمان کم تولید و شتاب برای رساندن فیلم به جشنواره نداشت .
اما در کنار ویژگیهای مثبت برپایی جلسات نقد و بررسی، متاسفانه امسال هم امکان برپایی جلسات آسیب شناسی سینمای کودکان نوجوان با حضور سینماگران و اهالی رسانه و منتقدان فراهم نشد. در حالی که میتوانست فرصتی مغتنم برای طرح مباحث جدی در زمینه بهره گیری از شرایط امروز سینمای ایران برای رشد و اعتلای سینمای کودکان نوجوان ایران باشد .امیدوارم از هم اکنون برای برپایی این جلسات در جشنواره سال آینده تدبیری اندیشیده شود .
نگاهی به آثار شاخص
بر اساس آنچه که در بخش مسابقه جشنواره سی و ششم مشاهده شد ، میتوان به روشنی دریافت که فیلمهای کودکان و نوجوانان به ویژه در مقایسه با سینمای یکی دو سال اخیر به ویژه در زمینه مضمون یابی درآثارواقعگرا رشد چشمگیری داشته است ولی در عرصه سینمای فانتزی و موزیکال نتوانسته متناسب با رشد چشمگیر فنی و تکنیکی سینمای ایران خودش را به روز کند که دلیل اصلی آن هم چیزی نیست جز سرمایهگذاری نصفه و نیمه بخش خصوصی در این گونه از سینما. در عرصه سینمای واقعگرای نوجوان به جز فیلم «آن دو » که در زمره آثار شاخص جشنواره امسال بود ، دو فیلم «میرو» و « تابستان همان سال »پیش از این در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده بودند.
«آن دو» نمایش قهرمان نوجوان بر بستر دفاع مقدس
پرداختن به زندگی قهرمانان نوجوان دوران هشت سال دفاع مقدس در سینمای ایران بی سابقه نیست .اما آنچه که «آن دو » را نسبت به دیگر تجربههای از سر گذارانده شده در این عرصه متمایز میسازد ، تمرکز فیلم ساز روی داستانکها و شخصیتهای فرعی پیرامون یک شخصیت نوجوان واقعی در خطه بختیاری است که به رغم سن و سال اندکش برای یافتن و بازگرداندن برادرش خود را به جبهه میرساند .
فیلم از کل کل نوجوانانه ظفر و برزو آغاز میشود و بعد به سفر ادیسه وار ظفر از لردگان لرستان به خط مقدم جبهه ختم میشود .داستانکها و شخصیتهایی که پیرامون شخصیت نوجوان اصلی فیلم چیده شده است و موانعی که چند بارمانع حضور ظفر در جبهه میشود به گونهای طراحی شدهاند که به رغم برخی ضعفها در رعایت منطق داستانی به ویژه در جاهایی که شخصیتها به طور مستقیم درگیر جنگ میشوند ، توانسته حضور یک شخصیت با ویژگی های ظفر و شخصیت های پیرامونش را به باور تماشاگر بنشاند .
فیلم ، مقدمه چینی مناسبی برای ورود جدی به موضوع تلاش ظفر برای اعزام به جبهه دارد که اگرچه در قالب بازگشت به گذشته ارائه میشود، ولی باز هم در جاهایی و به ویژه سکانس خداحافظی ظفر با اعضای خانواده ، هم فضایی واقعی و ملموس از آیین و رسوم بختیاری در مواجهه با شرایط دشوار به ویژه در سالهای آغازین دفاع مقدس ارائه میکند و هم با طرح شخصیتهایی همچون مادرظفر و دختری که که با او ناف برون شدهاند و دیگران ،ظفر را در شرایطی واقعی و پرچالش قرار میدهد که باز هم در خدمت قابل باور شدن او برای مخاطب است.
تلاش فیلمساز برای ارایه تصویری واقعی از یک قهرمان نوجوان با همه دشواری های فیلمسازی در این عرصه و پرداختن به قومیت ها ی مختلف که بسیج مردمی را در آن سال ها شکل می دادند، «آن دو » را بدون در افتادن به وادی شعار زدگی در زمره آثار در خور توجه سینمای نوجوان و دفاع مقدس قرار می دهد .
«میرو» روایتی بومی از حضور قهرمان نوجوان
«میرو» ساخته حسین ریگی به رغم ضعفهای ساختاری و مختل شدن روایت در جاهایی از اثر ، در عرصه آثاری که خارج از فضاهای شهری به زندگی نوجوانان در محیط های روستایی و محلی میپردازد هم نسبتاً موفق است .
شخصیت میرو در این اثر که با جوان زورگویی به نام جمعه رودرروست، پس از سفر بی بازگشت پدرش به دریا و در جستوجوی پدیدهای آیینی به نام سلطان ماهی، گویی به تکامل میرسد. فیلمساز در نشان دادن مسیر تکامل میرو سعی میکند از قابلیتهای بومی موجود در منطقه کمک بگیرد و حتی شیوه روایی اثر را نیز بر همین مبنا شکل بدهد. قصه میرو بر بستر بافت اجتماعی روستاهای ساحلی سیستان و بلوچستان شکل میگیرد و پیش میرود که مهمترین ویژگی آن هم به شمار میآید. فیلم ضمن این که تصویری از جغرافیای اجتماعی منطقهای در سیستان و بلوچستان را مقابل دوربین سینما قرار میدهد، روایتی بومی را هم متاثر از شرایط حاکم بر منطقه در متن اثر جای میدهد. میرو میخواهد با ایستادن مقابل جمعه به عنوان شخصیت شرور قصه و بازپس گرفتن اردک خواهر بیمارش، مردانگیاش را به اثبات برساند. تا زمانی که پدر زنده است این تلاش به نوعی تحت تاثیر حضور پدری مقتدر قرار میگیرد اما پس از گم شدن پدر در دریا به عنوان اتفاقی دراماتیک و بیبازگشت، میرو بازهم در مسیر اثبات خود در جایگاهی قرار میگیرد که هم در مسابقهای برای صید سلطان ماهی شرکت میکند و هم در ادامه همین مسابقه آیینی، جمعه را سر جایش مینشاند و پس از چند روز غیبت قایق خراب را هم به ساحل میکشاند.
میرو اما در ادامه به تصویر کشیدن سیر تکامل شخصیت اصلی با دور شدن از نمادی اسطورهای در فرهنگ روستاییان که مطابق با آنچه که رزقشان از دریاست در قالب ماهی غولپیکری به نام سلطان تجسم یافته است، به جنگ هم به عنوان یک رویداد میهنی میپردازد. به تصویر کشیدن گوشهای از حضور رزمندگان سیستان و بلوچستان در اردوگاه آموزشی و حضور میرو و دوستش در اردوگاه، فرصتی است برای ایجاد نوعی روحیه مقاومت در میرو و ویژگی آن، تلاش فیلمساز برای واقعی نشان دادن این حضور و نامتناسب بودن شخصیت میرو و دوستش با آن چیزی است که در اردوگاه آموزشی میگذرد. اگرچه به مرور میرو با نشان دادن قابلیتهایش مسئولیت گروهی از نیروهای آموزشی را هم به عهده میگیرد اما اصل تکیه بر واقعیت و ضرورت پرداخت قابل باور شخصیتها و به ویژه شخصیت اصلی، باعث میشود میرو و دوستش از اردوگاه به خانه بازگردند. در این بین آماده شدن میرو برای شرکت درمسابقهای که جوانان روستا به عنوان یک آیین قدیمی درآن شرکت میکنند تا خودشان را به اثبات برسانند برای میرو، یک پسزمینه درخور تامل به نام دفاع مقدس هم دارد که پس از شرکت میرو در مراسم آیینی، شاهد تصویر نمادینی از آن با تصویر پوتین نظامی درخانه اوهستیم. ریگی بی آنکه تاکید شعاری به خارج از قاعدهای بر حضور میرو درعرصه دفاع مقدس داشته باشد به طورغیرمستقیم به موضوع حضور چشمگیر سیستان و بلوچستانیها در دفاعمقدس میپردازد. میرو به رغم ساختار هدفمند و از پیش فکر شدهاش، زمانی که وارد مرحله اجرا میشود به دلیل جذابیتهای ساختار اجتماعی منطقه و روابط شخصیتها برای فیلمساز دچار نوعی پرگویی میشود. اگر برخی دیالوگها به ویژه آنهایی که بین میرو و دوستان پدرش میگذرد کوتاه شود، ضربآهنگ اثر به ویژه در مرحله تلاش میرو برای بر سر عقل آوردن جمعه بهتر و قابل قبولتر خواهد شد.
«تابستان همان سال » شاعرانه ای خوش عکس
« تابستان همان سال » ساخته محمود کلاری به عنوان اثری با اشاراتی به تاریخ معاصر که حضور یک شخصیت نوجوان در آن به تلطیف فضای جدی و تا حدودی خشن آن کمک کرده است ، در جاهای به ویژه در پرداختن به دو شخصیت نوجوان فیلم حتی به اثری شاعرانه در دنیای نوجوانی پهلو میزند .تسلط محمود کلاری بر تصاویر وقاب بندیها و نورهای فوق العاده در این اثر به ایجاد این فضا بسیار کمک کرده و«تابستان همان سال» را به یکی از آثار به یاد ماندنی سینمای در باره نوجوان تبدیل کرده است .
«باغ کیانوش» فانتزی واقعگرا بر بستر دفاع مقدس
باع کیانوش
«باغ کیانوش» یکی از آثار شاخص جشنواره امسال که می توان آن را در زمره بهترین فیلم های واقعگرا ی سینمای نوجوان ایران در سال های اخیر با مایه هایی از فانتزی و طرح موضوع دغاع مقدس به شمار آورد، به نوعی در ردیف آثار واقعگرای جشنواره امسال ارزیابی می شود. این فیلم یکی از نمونههای برتر سینمای نوجوان ایران در عرصه اقتباس ادبی هم هست که به گونه ای از فانتزی در دنیای واقعی بهره گرفته که خود جزئی از واقعیت جاری در اثر شده است .ساختار روایی اثر برای مخاطبان نوجوانش جذاب و پر کشش است و طرح هوشمندانه موضوع دفاع مقدس در کنار نگاه فانتزی فیلمساز به تصورات ذهنی بچههای یک روستا در مواجهه با راز و رمزهای یک باغ و به تصویر کشیدن تخیل بچهها با تکنیک مناسب وبه روز سینمای این روزها ، موجب شده که به درستی جایزه بهترین اثر جشنواره را دریافت کند.
انیمیشن های متفاوت
سه انیمیشن جشنواره امسال با سه نگاه و ساختار متفاوت نشان از پیشرفت روزافزون تولید انیمیشن در سینمای ایران دارد .برادران دالوند که طی سالهای اخیر خود را به عنوان انیمیشن سازان برگزیده سینمای ایران مطرح کردهاند ، امسال با شنگول و منگول که آشکارا بازارهای بین المللی به ویژه آسیایی را هم به عنوان هدف در نظر گرفته است، توانستند توجه مخاطبان نوجوانان اثر را جلب کنند. اگرچه در این اثر از فرهنگ ایرانی به جز نامی از یک قصه مشهور و استفاده از لهجه قومیت های مختلف خبری نیست ، اما نگاه جهان شمول اثر به نبرد همیشگی خیر و شر در متن اثر در خور تامل است.
«شمشیرو اندوه» هم در زمره انیمیشنهای حماسی – تاریخی قرار میگیرد که بدون تردید مخاطبان ویژه خودش را خواهد داشت و به لحاظ تکنیکی هم جزو آثار شاخص انیمیشن ایران به شمار میآید.
فیلم کودکانه «ببعی قهرمان» هم که این روزها بر پرده سینمای ایران به نمایش درآمده است، نوعی دیگر از انیمیشن با مخاطبان فرامرزی است که این روزها مورد توجه فعالان عرصه انیمیشن قرار گرفته است. به طور کلی تنوع انیمیشنهای جشنواره امسال امیدوار کننده بود .
«دختر برقی» واقعگرایی در بطن فانتزی
اما در عرصه فیلمهای واقع گرا با مایه های فانتزی و موزیکال « دختر برقی » بهترین فیلم جشنواره امسال به شمار میآمد .
« دختر برقی» محصول سالها تجربه حسین قناعت در عرصه آثار نوجوانانه و پرهیجان اغلب واقعگرا بوده است و حتی این بار هم که ظاهراً مضمون اثر به یک فانتزی ماجراجویانه تنه میزند ،ساختار روایی و اجرایی اثر را به گونهای شکل داده است که هیلدا یا همان روبات نوجوان انسان نما، در اغلب لحظات فیلم به مثابه یک انسان واقعی در کنار شخصیت های نوجوان و بزرگسال فیلم نقش یک موجود پاک نهاد و فاقد رذایل اخلاقی را بازی میکند . فیلم جدید حسین قناعت اثر جذاب و پرهیجانی از کار درآمده و به دلیل شناخت درست فیلم ساز از قابلیتهای سینمای نوجوان با ویژگیهای ماجراجویانه ، توانسته در عین حال که از کمترین جلوههای ویژه میدانی و رایانهای بهره گرفته ، به دلیل انتخاب مضمون جذاب برای نوجوانان و برانگیختن حس همذات پنداری آنان با شخصیتهای نوجوان اثر ، در تلفیق فانتزی و واقعیت در سینمای نوجوان به موفقیت نسبی دست یابد .ارجاعات پایانی فیلم به آثار سینمای بزرگسال اگرچه شاید برای مخاطبان جوان فیلم جذابیت چندانی نداشته باشد و بیشتر مخاطبان بزرگسال همراه نوجوان را هیجان زده می کند ولی باز هم نشانه ای است از تلاش فیلمساز برای نوآوری دراستفاده از شیوههای امتحان شده جذب مخاطب در این نوع سینما که در جایگاه خودش در خور تامل است .
نیاز امروز سینمای کودکان و نوجوان ایران بیش از آنکه توسل به آخرین تکنیکهای روز جلوههای ویژه تصویری و میدانی باشد، مظنون یابی هوشمندانه و برقراری ارتباط حسی و عاطفی با مخاطبان نوجوان است ؛مخاطبانی که نشستهای خبری جشنواره امسال نشان داد که مدتهاست ازسهل پسندی و رضایت دادن به حداقلها فاصله گرفته اند و باید بیش از این ها برای جلب رضایتشان تلاش کرد.
« رویای پفکی» با مضمون تربیتی و بهداشتی درباره مضرات مصرف چیپس وپفک غیر بهداشتی ، یکی از کارهای عروسکی – انیمیشن ضعیف جشنواره امسال بود که با تکنیک سطحی و غیرقابل دفاع ، توفیقی در جذب مخاطب نوجوان خود نداشت.
« آرزوی اسب چوبی »و «مافیای شجاعان» هم اگرچه به سراغ مضامینی تازه در عرصه سینمای نوجوان رفته بودند و با طرح موضوعهایی درباره زندگی غولها و انسانها و همین طور ایجاد فضای ترس و دلهره ، جذابیت ایجاد کرده بودند ولی به لحاظ تکنیکی و بهرهگیری از اصول اولیه سینما برای جذب مخاطب و ارتقای سطح سلیقه او در رده متوسط قرار می گرفتند.
موفقیت در اجرا
جشنواره سی و ششم کودکان نوجوان در عرصه اجرایی به دلیل استفاده برگزارکنندگان از تجربههای موفق سالهای گذشته به ویژه در عرصه اطلاع رسانی و تلاش برای رفع نواقص ،نمره قبولی میگیرد. اما سینمای کودک نوجوان ایران هنوز در عرصه ایجاد تنوع در مظمون یابی و استفاده از تکنیکهای به روز سینمای ایران و جهان راهی طولانی در پیش دارد و به ویژه در عرصه فیلمهای فانتزی و موزیکال و ایجاد جذابیت برای مخاطب کودک و نوجوان نیازمند استفاده از سرمایه بخش خصوصی است .انیمیشن کودکان و نوجوانان در سینمای ایران این روزها مخاطبان بسیاری را به سالنهای سینما میآورد و سینمای واقعگرا و فانتزی کودک و نوجوان هم با استفاده از اقبال عامه مخاطبان نسبت به سینمای کودک ،باید بتواند با انتخاب مضامین جذاب و پرمخاطب و تلاش برای تولید آثار حرفهای با صرف وقت و انرژی کافی، این سینما را در جایگاهی که شایستهاش هست قرار دهد.
متأسفانه هنوز هم رد پای شتابزدگی در برخی آثار جشنواره – به ویژه در «هرچی تو بگی» – برای رسیدن به جشنواره دیده میشد .تولید کنندگان فیلم های کودک و نوجوان باید زمان کافی در اختیار داشته باشند تا آثارشان با کیفیت استاندارد راهی پرده سینما بشود.از سوی دیگر سینمای کودک و نوجوان باید بتواند روی پای خودش بایستد و با کم ترین استفاده از پول و امکانات دولتی ، توانایی جذب مخاطب را داشته باشد. در غیر این صورت باید همچنان شاهد اکران نشدن فیلم های سینمای کودک و نوجوان و صرفا نمایش جشنواره ای آن ها باشیم .