/سید محمد سلیمانی/
سالهاست که یک سوال مهم و اساسی برای بسیاری از سینما دوستان و مخاطبان جشنواره فیلم فجر مطرح بوده و هست که آیا قرار است هر نوع فیلم با هر کیفیتی و در هر ژانری در بخش رقابتی و اصلی جشنواره فیلم فجر به نمایش درآید .آیا با نمایش تعداد زیادی فیلم در حداکثر ۱۰ روز برگزاری جشنواره میتوان آن را آینه تمام نمای سینمای ایران در یک سال نامید. آیا اصلاً ضرورتی دارد از یک جشنواره سینمایی توقع داشته باشیم در ایفای نقش ویترینی خودش هر آنچه که هست را به نمایش بگذارد. پاسخی که معمولاً به این چند سوال مهم داده میشود این است که قرار نیست در فرصت محدود نمایش فیلم در جشنواره هر فیلمی در هر ژانری نمایش داده شود گزینشی در کار خواهد بود و از بین فیلمهای ارائه شده بین ۳۰ تا ۳۵ فیلم انتخاب میشود و بقیه فیلمها در صفحه اکران عمومی قرار میگیرند. تا اینجای کار منطق همه جشنوارههای سینمایی معتبر دنیا رعایت شده و موضوع انتخاب بهترینها مجالی برای چانه زنی و جرح و تعدیل باقی نمیگذارد. یک هیات انتخاب با سلایق و علایق مشخص از بین آثار عرضه شده آن هایی را که شایستگی حضور در جشنواره – از نگاه خودشان – را دارند برمیگزینند و جدول نمایش فیلمها شکل میگیرد .بنابراین جشنواره فیلم فجر آیینه تمام نمای سینمای یک سال ایران نیست و فقط میتواند مدعی باشد که بهترینها را از نگاه هیات انتخاب خودش در گردونه رقابت قرار میدهد. تعداد زیادی فیلم در ژانرهای گوناگون خارج از این گردونه قرار میگیرند و باید شانس دیده و قضاوت شدن را در اکران عمومی جستجو کنند . تا اینجا هم باز مشکل عمده سرراه برگزارکنندگان مخاطبان جشنواره وجود ندارد . قرار است تعدادی فیلم برگزیده دیده شوند .بهترینها جایزه بگیرند و آن هایی هم که به جشنواره راه نیافته اند پس از اکران عمومی مورد قضاوت قرار گیرند . و فقط آن زمان است که میتوان درباره کیفیت کار هیات انتخاب قضاوت قطعی داشت .فیلمهایی که از رقابت و حضور در جشنواره کنار گذاشته شدهاند ، بالاخره روزی در معرض قضاوت مخاطبان قرار میگیرند و با فیلمهای نمایش داده شده در جشنواره مقایسه میشوند و کسانی که به دنبال داوری عملکرد هیات انتخاب هستند میتوانند با توجه به نوع نگرششان در این زمینه قضاوت داشته باشند. اما صرف نظر از آنچه که قرار است پس از برگزاری جشنواره و پایان نمایش فیلمها رخ دهد ، فیلمهای نمایش داده شده در جشنواره هم میتوانند گویای عملکرد هیات انتخاب و نوع نگاه به سلایقشان باشد . ممکن است نمایش فیلمهایی در جشنواره قضاوتهای گوناگونی را بین عامه مخاطبان و همچنین منتقدان و صاحب نظران در پی داشته باشد که هر کدام در جایگاه خودش در خور تامل است . در نظرسنجی از منتقدان به وضوح میبینیم که برخی فیلمها از نیم ستاره تا ۴ ستاره را به خودشان اختصاص داده ا ند که نشان میدهد در بین منتقدان هم اختلاف نظرهای فاحشی درباره برخی فیلمها وجود داشته است . اما در برخورد با برخی فیلمها تقریباً همگی متفق القول هستند که فیلم شایسته حضور در جشنواره نبوده است.
در جشنواره امسال نمایش فیلمهایی همچون شکار حلزون صبح اعدام و … قضاوتهای گوناگونی را به دنبال داشت که برآیند اغلب آن ها اظهار تعجب از نمایش آن ها در جشنواره بوده است .نمایش ۵ فیلم انیمیشن زنده در ژانر کودک و نوجوان که اغلب به لحاظ کیفی در سطح قابل قبولی قرار نداشتند ،باز همین سوال را عمده میکند که با در نظر گرفتن محدودیتها چگونه ممکن است این تعداد انیمیشن که برخی از آن ها از جمله «ساعت جادویی» در حد و اندازههای اثری حتی متوسط برای کودکان و نوجوان هم نبودند به جشنواره راه پیدا کنند . آیا به واقع در بین فیلمهای عرضه شده به هیات انتخاب فیلمهایی نبودند که بتوانند جایگزین انیمیشنهای ضعیف جشنواره امسال بشوند؟ حمایت از انیمیشن در جشنواره فیلم فجر بدان معنا نیست که هر انیمیشنی صرفاً بر اساس موضوعی که دارد شایسته حضور در جشنواره تشخیص داده شود. نمایش انیمیشنهای ضعیفی همچون ساعت جادویی آدرس غلط دادن به فعالان این عرصه است. اگر بخواهیم واقعیتها را در نظر بگیریم، هیچ یک از آثار نمایش داده شده در جشنواره امسال واجد شرایطی نبود که بتواند اجماعی را در بین منتقدان و صاحب نظران ایجاد کند فیلمهایی مانند پرویز خان ،تمساح خونی ، ظاهر، تابستان همان سال، شه سوار، آغوش باز، بهشت تبهکاران ، پروین، مجنون ، آسمان غرب، باغ کیانوش، احمد و…آثاری بودند که هر کدام واجد ویژگی خاصی در زمینههای فنی فیلمنامه و کارگردانی بودند ولی هیچ کدام نتوانستند در میان مخاطبان به عنوان فیلمی بینقص و به یاد ماندنی مطرح شوند .همچنان بسیاری از فیلمنامهها در معرفی و پرداخت شخصیتهای مهم مرکزی مشکل دارند. بسیاری از فیلمهای نمایش داده شده باید کوتاه تر شوند تا بتوانند مخاطب را تا پایان با خود همراه نگه دارند .امسال در گونه اجتماعی به رغم چند دوره گذشته جشنواره به جز «شه سوار» که آن هم نسبت به فیلم قبلی فیلمساز در جایگاه بالاتری قرار نمیگیرد ،بقیه فیلمها چنگی به دل نمیزدند . امسال در گونه دفاع مقدس دو اثر شاخص به نمایش درآمدند .مجنون و آسمان غرب که هر کدام به یکی از شخصیتهای سرشناس دوران دفاع مقدس با دو نگاه متفاوت میپرداختند . سازندگان هر دو فیلم تلاش می کنند قهرمانانشان را پرداخت شده و قابل باور در معرض دید مخاطبانشان قرار دهند و در این بین، مجنون کارنامه موفقتری دارد و تصویری تاثیرگذار از شهید زین الدین ارائه میکند . در آسمان غرب ، شخصیت برونگرا و متفاوت شهید شیرودی فارغ از دغدغههای فرماندهی و اجرای نقشههای نظامی، دنیایی را ترسیم میکند که قهرمانش با اولویت نجات جان مردم تصمیم میگیرد . این اتفاق در احمد هم رخ میدهد و حاج احمد کاظمی پس از دیدن تصویری آخرالزمانی از مجروحان زلزله بم در فرودگاه ، تصمیم میگیرد از همه داشتهها و نداشتههایش برای تخلیه ۲۴ ساعته آنجا استفاده کند. در دست ناپیدا مضمونی دفاع مقدسی و استثنایی فدای ضعف شخصیت پردازی و کارگردانی شده است تمرکز فیلم ساز روی شخصیت اصلی به گونهای نیست که بتواند توجه مخاطب را جلب کند و به همین دلیل خیلی زود حلقه رابط بین فیلم و مخاطب قطع میشود .
اما فیلم اولیها در جشنواره امسال توانستند تا حدودی آبروداری کنند و چند فیلم شاخص جشنواره امسال محصول کار فیلمسازان جوان تازه وارد بود که در رأس آن ها باغ کیانوش قرار میگیرد. اثری اقتباسی که به گمان من باید در بخش مسابقه به نمایش در میآمد .فیلم مضمونی مرتبط به دوران دفاع مقدس دارد و با محور قرار دادن شخصیت چند نوجوان فیلمی جذاب، روان و تاثیرگذار از کار درآمد است. پرویز خان هم باز به عنوان یک فیلم اولی واجد خصوصیاتی است که فیلمنامه منسجم و کارگردانی روان و جذاب مهم ترین آن ها هستند.
داوری پاشنه آشیل جشنواره چهل و دوم
یکی از شگفتانگیزترین دورههای داوری در جشنواره فیلم فجر در فجر امسال رقم خورد که نشان از عدم هماهنگی در ترکیب هیات داوران و تلاش برای جلب رضایت همگانی بود همان ایرادی که تقریباً در اغلب دورههای جشنواره بلای جان جشنواره و اعتبار جوایزش بوده و امسال در کنار ایرادات دیگر خودش را بیشتر به رخ کشیده است .در حالی که بسیاری از فیلم های های ارائه شده در جشنواره به رغم ضعفهای فیلمنامه ، کارگردانیهای درخور تاملی داشتند ، اهدای سیمرغ کارگردانی به بهروز افخمی برای فیلم صبح اعدام که حتی یکی از اعضای انتخاب از حضور آن در بخش مسابقه جشنواره اظهار تعجب و نارضایتی میکرد، یکی از مهمترین حاشیههای فجر ۴۲ را رقم زد. نامزدی فیلم در ۶ رشته دیگر و نامزد نشدن برخی فیلمهای دیگر حتی در یک رشته سوالات و ابهاماتی را به وجود آورد که متاسفانه تا به امروز هیچ یک از اعضای هیات داوران به آن پاسخ مستدل و روشنی نداده اند .
چگونگی انتخاب بهترین فیلم جشنواره هم یکی از چالش برانگیزترین بخشهای داوری جشنواره فیلم فجر است .در اغلب سالها فیلمهایی که به لحاظ کارگردانی و فیلمنامه آثار مهمی بودند و حتی صاحب سیمرغ شدهاند هم در موضوع انتخاب بهترین فیلم نادیده گرفته شده اند و فیلم هایی به عنوان بهترین اثر انتخاب شده اند که واجد همه شرایط برای بهترین شدن نبوده اند.سیمرغ مردمی ، امسال هم اهدا نشد در حالی که میشد با برنامهریزی اصولی و استفاده از شیوههای رایج شناخته شده ، این سیمرغ مهم و تعیین کننده را دوباره به جمع سیمرغهای جشنواره فیلم فجر بازگرداند.
جشنواره فیلم فجر با همه کاستیهایی که در حیطه انتخاب و داوری داشت ، به لحاظ اجرایی و به ویژه ارتباطات و اطلاع رسانی سال موفق و درخور اعتنایی را پشت سر گذاشت که نشان میداد تثبیت مدیران به ویژه در عرصه روابط عمومی میتواند نتایج ملموس و امیدوار کننده ای داشته باشد.