/سید محمد سلیمانی/
هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران« سینما حقیقت »در شرایطی با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد که نسل جدیدی از مستندسازان خلاق و پرتلاش ایرانی با ارائه مستندهای درخور تامل، فکر شده و جسورانه ، نویدبخش آینده ای درخشان و پربار برای سینمای مستند ایران بودند .
خلاقیت و دغدغه مندی در سینمای مستند امروز ایران دو ویژگی مهم و اساسی هستند که حاصل همراهی آن ها، اگر مستند ساز مضمون مناسب و جذابی را هم انتخاب کرده باشد ، مستندهایی است که هم مخاطب عام را جذب میکنند و هم مورد توجه مخاطبان جدیتر سینما قرار میگیرد . در جشنواره امسال، مستندسازان جوان مستعدی که در گونههای مختلف سینمای مستند از جمله پرتره، اجتماعی، محیط زیست، حیات وحش و غیره آثار مهمی پدید آورده بودند، با تکیه بر همان دو ویژگی پیش گفته ، یعنی خلاقیت و دغدغه مندی به سراغ مضامین انتخاب شده رفته بودند و به همین دلیل همچنان که دبیر جشنواره هفدهم در نشست خبری پیشبینی کرده بود، آثار برگزیده جشنواره امسال با استقبال عمومی روبرو شدند .این استقبال صرفاً مربوط به مضامین نو و ملتهب برخی آثار جشنواره امسال نبود که چنین مضامینی در سالهای گذشته هم مورد توجه مستندسازان بوده است. اتفاقی که امسال به عنوان رویدادی خجسته از آن یاد میشود ، تلاش مستندسازان جوان برای انتخاب شیوههای روایی نو و متفاوت برای طرح مضامینی است که معمولاً در مستندهای گفتگو محور با اضافه شدن چند تصویر و مدرک قدیمی یا جدید بدون هرگونه خلاقیتی در برابر نگاه و قضاوت مخاطب قرار میگیرد .
قویدل ؛ ساختار روایی نوین
اوج نگاه نو و متفاوت در روایت مستند را میشد در «قویدل» ساخته علی فراهانی صدر دید که شخصیت اصلی مستند را به عنوان کسی که یک تنه و با تلاش فراوان پرونده تزریق فاکتورهای انعقادی آلوده خون را پیگیری میکند ، در متن اثر قرار میدهد و از قابلیتهای نمایشی حضور او بهره میگیرد تا ساختار روایی نوینی را برای شرح ماوقع به کار گیرد .این شیوه ، رگههایی از طنز را در قالب یک کمدی سیاه هم ارائه میکند تا وقتی که موضوع پرونده جنجالی به طور جدی مطرح میشود، مخاطب آمادگی روبرو شدن با واقعیتهایی تلخ از دل فیلمهای مستند دادگاه و بازسازی شده را داشته باشد. مستندساز جوان آنقدر آگاه هست که بداند در این قبیل پروندهها نقش رسانه چقدر میتواند مهم و موثر باشد .به همین دلیل هم با کنار گذاشتن پارهای ملاحظات سیاسی، در طرح موضوع رسانه با احمد قویدل همراه میشود که برای رفع مشکلات پیش رویش حتی به نحصیل در رشته حقوق میپردازد و علم روابط عمومی و روزنامه نگاری را را به شکل آکادمیکش دنبال میکند. «قویدل »همچنان که تهیه کننده اثر در مراسم پایانی جشنواره اشاره درستی به این نکته داشت ، میتواند نقطه شروعی برای جذب مخاطبان بیشتر برای سینمای مستند خلاق باشد.
پور زال ؛ پرداخت نو
این نگاه نو در دیگر اثر برگزیده جشنواره یعنی «پیرزال» این بار در قالب یک فیلم کوتاه مستند رخ میدهد .موضوع تازهای مطرح نیست . سالهاست که خشکی هامون همچون آتشی بر جان اهالی سیستان نشسته و ذره ذره جسم و جانشان را ذوب میکند. اما این بار ماجرا در روستایی متروک که تنها یک پیرزن از اهالی آن بر جای مانده است، مستند میشود . پیرزنی که در خیال خود گاهی اوقات بناهای مخروبه و زمینهای خشک و بی آب و علف را سالم و پابرجا ، سبز و پر آب میبیند .مستندساز به مدد انیمیشن ، دنیای ذهنی پیرزن را میسازد .زندگی واقعیاش را هم که از طریق جمع کردن ماهیهای خشک شده بستر تفتیده هامون میگذ رد ، به تصویر میکشد و دست آخر آه و درد را مهمان جان و دیدگان مخاطب میکند .
آخرین کوسه نهنگ؛شعری برای درد
رامتین بالف در «آخرین کوسه نهنگ » به مدد تصاویر و متنی فاخر و پر از ارجاعات زیست محیطی ، عنوان دیگر مستند خلاق جشنواره هفدهم را به خود اختصاص میدهد .کوسه نهنگ تنها در دل اقیانوس پیش میرود و به دنبال یافتن همزاد خود شاهد فجایع زیست محیطی در دریا و خشکی به واسطه فعالیت دکلهای نفتی و غیره است .همراهی دقیق و خلاقانه فیلمبرداری ،تدوین ،موسیقی و متن در این مستند تحسین شده ،الگویی است برای نگاه عمیق و موثر به اتفاقاتی که ظاهری خشک و غیر منعطف دارند . ولی در برابردوربین مستندساز خلاق با پشتوانه پژوهش به اثری تغزلی و جذاب تبدیل میشوند.گویی شعری برای درد سروده شده است.
تکثیر در اسارت؛ دور از کلیشه
در حیطه حیات وحش ، «تکثیر در اسارت» ساخته مهدی ایمانی شهمیری در مقایسه با آثار مشابه که تاکنون درباره موضوع انقراض قریب الوقوع یوزپلنگ آسیایی ساخته شده اند، ضمن اینکه بر پایه پژوهش و تحقیق کتابخانهای و میدانی شناخت درست و کاملی از اتفاقات رخ داده و مراحل مختلف تلاش برای تکثیر در اسارت یوز آسیایی در ایران ارائه میکند، به زندگی محیط بانانی که حالا در قالب یوزبان وظیفه ای مهم و حساس به عهده گرفته اند میپردازد. در این مستند ، زندگی آدمهایی که تکثیر یوزپلنگ آسیایی به دغدغه مهم زندگیشان تبدیل شده است از دامپزشک تا محیط بان ، شاید به اندازه خود موضوع اصلی که تکثیر یوزپلنگ در اسارت است ، مهم جلوه میکند . دغدغهها ، نگرانیها، شب بیداریها و همه آنچه که بر انسانهای درگیر این پروژه میگذرد ، موضوع مهمی است که مورد توجه مستندساز بوده و به همین دلیل «تکثیر در اسارت » به دور از کلیشههای این نوع مستندسازی ، مهم ترین ویژگیاش خلاقیت در پرداخت میشود .
پدگر؛افسانه رد زن عاشق
«پدگر» ساخته محمدرضا خوش فرمان مستند دشواری است که افسانه ای عاشقانه را به بهانه روایت زندگی مردی که کارش یافتن سارقان از طریق رد پاهایشان است ، بازگویی میکند . اوبا پرداختی عاشقانه و شاعرانه ، پدگر را در مرکز روایت مستند جلوی دوربین خود میآورد تا همراه با او گذشته را به یاد بیاورد و پای در راهی بگذارد که فرجامش پیوستن به دریا در سکوت مطلق است .
ستار الکلاسیکو؛قهرمان باور کردنی
«ستار الکلاسیکو» ساخته هادی شریعتی یکی از دو مستند ورزشی مهم جشنواره امسال بود که به سراغ موضوع سوارکاری و شرط بندی در ترکمن صحرا و حاشیههای آن میرود .مهم ترین ویژگی این مستند هم مانند بسیاری از دیگر مستندهای جشنواره امسال تحقیق و پژوهش کافی پیرامون موضوع اصلی است .مستند ساز ویژگی کورسهای اسبدوانی در ترکمن صحرا و حواشی آن ها را به خوبی میشناسد .سوار کار سرشناس این خطه را را هم به خوبی شناخته و بعد به سراغ به تصویر کشیدن گوشههایی از زندگیاش رفته است. سعی شده تصویر قهرمان در این مستند ورزشی به دور از در نظر گرفتن همه حواشی و شایعات موجود پیرامون شخصیت و روش او معرفی میشود .به همین جهت هم مخاطب با تصویری از ستارروبرو میشود که در مسیر حقیقت است. اگرچه به موضعگیری صریح مستندساز ختم نمیشود .ستار در جایی میگوید که اگر یک بار دیگر به دنیا بیاید باز هم سوارکار خواهد شد .ولی نمیخواهد فرزندانش را به عنوان چابک سوار در کورس ببیند. نوآوری در این مستند بیشتر به نوع نگاه مستندساز به شخصیت اصلی اثر که قهرمانی متاثر از حرف و حدیثهای مربوط به شرط بندی است ، برمیگردد.
آذر آبادگان؛پژوهش برتر
آذرآبادگان در میان مستندهای تاریخی جشنواره هفدهم بهترین تحقیق و پژوهش را داشت و با استناد به تصاویر و فیلمهای واقعی موجود از ماجرای حزب د موکرات آذربایجان و تلاش بیگانه برای جداسازی خطه آذربایجان از مام وطن ، مخاطب جوان خود را به خوبی با رخدادی تاریخی آشنا میکند .مستندساز با درک درستی که از اهمیت پژوهش در چنین اثری دارد ، بیشترین تلاشش را مصروف تحقیق و جستجو کرده که نتیجهاش در سراسر مستند آذربادگان قابل مشاهده است .ضمن اینکه تدوین برتر اثر در ایجاد ریتم متناسب با مضمون بسیار موثر بوده است .
بیقرار؛ سرگشتگی های فرمانده
محمدعلی فارسی در «بیقرار» گویی حاصل همه تجربههای ارزشمند دوران پربار مستند سازیاش را در یک اثر به کار گرفته است. مستندی که قرار است رازهای زندگی محمد حسین یوسفاللهی یکی از شخصیت های کمتر شناخته شده واحد اطلاعات و عملیات لشکر ثارالله استان کرمان را با زبانی تغزلی درعین متکی بودن به برش هایی از گفت و گو های پر تعداد با همرزمان شهید برای مخاطبانش بگشاید.
پژوهش در «بیقرار» یکی از ارکان اصلی است. بازگشت فارسی به پیشینه خانواده محمد حسین و به ویژه پدرش غلامحسین که در پایمردی و جوانمردی زبانزد بوده است ، زمینه را برای معرفی یکی از شخصیت های دوران دفاع مقدس که سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی وصیت میکند پیکرش را در کنار مزار او به خاک بسپارند ، آماده میکند .محمد علی فارسی ساختار مستند بی قرار را با تمرکز روی چنین شخصیتی به گونهای شکل میدهد که بر اساس روایت های همرزمان محمد حسین به مرور با زوایای گوناگون و گاه راز آلود شخصیت او آشنا شویم.
ارائه اطلاعات درباره محمد حسین فقط به شیوهها و شگردهای اطلاعات و عملیاتی او مربوط نمیشود .در جایی که روایتها به چگونگی شهادت او نزدیک میشود ،ابعاد عارفانه شخصیت محمد حسین و دیدگان باز او به این سو و آن سوی عالم ، با شیوههایی به دور از اغراق و قابل باور ارائه میشود .
محمدعلی فارسی برای ایجاد فضاها و موقعیتهای باور پذیر دوربینش را به مکانهای واقعی میبرد. به ویژه نهر علیشیر ، محل شهادت محمد حسین و ۱۳ همرزم دیگرش .فضاسازیهای او در بیقرار بدون آنکه تغییر چشمگیری در ساختار مستند وقایع ایجاد کند ،نقش موثری در هدایت ذهنیت مخاطب به سوی حال و هوایی دارد که به نماهای پایانی اثر از مزار شهدای کرمان و شهید حاج قاسم سلیمانی و همرزمانش مفهومی متفاوت میبخشد.
احمد؛اهمیت پژوهش و پرهیز از سیاسی کاری
مصطفی رزاق کریمی مستند شخصیت محور و ویژگیهای آن را به خوبی میشناسد و به عنوان مستندسازی که پژوهش و تحقیق برایش مهم است ، بدون پژوهش میدانی وکتابخانهای دقیق ، سراغ مستندسازی نمیرود و می داند که هرگونه موضعگیری شخصی و سلیقه ای درباره شخصیت مورد نظرش یا به وجود آمدن شائبههای سیاسی کاری در نگاه به زندگی برخی شخصیتها ، میتواند حاصل همه تلاشهای پژوهشیاش را بیاثر و ثمر کند . بنابراین همچنان که در تجربه قبلی اش «بانو قدس ایران »با نگاهی پژوهشگرانه دقیق و مستند به زندگی شخصی همسر امام خمینی(ره)و به تبع آن اوضاع و احوال زندگی امام در ایران و نجف پرداخت ، در مواجهه با زندگی و زمانه مرحوم سید احمد خمینی فرزند امام نیز باز هم به استناد پژوهشهای طولانی میدانی و کتابخانهای به زندگی ایشان از بدو تولد تا واپسین روزهای حیات میپردازد. او این بار به سراغ شخصیتی رفته بود که نوع زیستش به عنوان فرزند امام خمینی که از ارتباط پدر و فرزندی فراتر رفته و به مرید و مرادی رسیده بود و همچنین وقایع مهم سیاسی دوران انقلاب و پس از آن ، باعث میشد رزاق کریمی تلاش مضاعفی برای پر رنگ نشدن بار سیاسی اثر داشته باشد و بدون توجه به حواشی دوران زندگی مرحوم سید احمد خمینی تصویری روشن از او به ویژه برای کسانی که آشنایی چندانی با نحوه زندگی و چگونگی ارتباطش با بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نداشتند ،ارائه کند. لازمه این نوع نگاه هم تقویت بار پژوهشی اثر و دقت در نحوه انتخاب آدمها و بیان خاطرات و نظرات توسط ایشان در متن مستند بود .اگر این چیدمان حتی اندکی به سوی شخصیت یا جریان سیاسی خاصی متمایل میشد ، بدون تردید هدف اصلی فیلمساز که نگاهی دقیق و واقعگرا و مبتنی بر پژوهش به زندگی و زمانه سید احمد خمینی بود ،خدشهدار میشد .
از سویی اهمیت وقایع تاریخی زندگی سید احمد به گونهای بوده که رزاق کریمی گریزی از پرداختن به مهم ترین وجوه آن ها نداشته است .از مقطع تبعید امام (ره ) تا بازگشت ایشان به میهن، فعالیت گروههای سیاسی اجتماعی، آغاز و پایان جنگ و … رزاق کریمی سعی میکند به وجوهی از وقایع مهم تاریخی و سیاسی بپردازد که در ارتباط مستقیم با حضور سید احمد در کنار امام باشد . اگرچه این حضور تقریباً بیشتر وقایع مهم دوران انقلاب و پس از آن را در بر میگیرد ولی باز هم تمرکز مستندساز روی وقایعی است که در خدمت معرفی جامع و کامل شخصیت سید احمد خمینی باشد .این نوع نگاه و اصرار مستندساز بر استفاده از همه مستندات بصری موجود به گونهای است که مخاطب اثر به ویژه ارتباط مستقیم و موثری با دوران جوانی شخصیت اصلی و علاقهای که به ورزش داشته است و چگونگی سوق پیدا کردن او به تحصیل علوم دینی برقرار میکند که در واقع زمینه ساز ورود به دوران فعالیتهای اجتماعی و سیاسی به ویژه پس از شهادت برادرش سید مصطفی است. فعالیتهایی که رزاق کریمی هیچگاه اشاره صریحی به آن ها ندارد و حتی وقتی پای سخن سید حسن خمینی مینشیند ، از زبان او میشنویم که سید احمد بیشتر در نقش مشاور در کنار رهبر انقلاب حضور داشته و به این ترتیب مخاطب به واسطه نوع نگاه مستندساز که بیشترین تمرکزش روی دنیای شخصی و درونی سید احمد خمینی است این راهم می فهمد که او چرا و چگونه در مهم ترین مقاطع دوران بعد از انقلاب به ویژه در دهه ۶۰ به ایفای نقش پرداخت .
نگاه رزاق کریمی به سالهای پایانی زندگی سید احمد خمینی به ویژه پس از ارتحال امام خمینی (ره) نوعی نگاه درون کاوانه است که باز هم بدون رفتن به سوی حاشیههای سیاسی به سراغ دنیای درونی شخصیتی میرود که سالها پس از حضور در بحرانیترین شرایط سیاسی و تاریخی کشور، فضا و مجالی برای رجوع به خود و بازنگری وقایع گذشته پیدا کرده است .
مایکا؛ برشی از فرجام فاجعه
سالها پس از پایان نسل کشی صربها در بوسنی و هرزگوین و قتل عام مسلمانان در «سربرنیتسا » دختری که پدرش در زمان وقوع جنگ در میانه معرکه حضور داشته و با بهیاری به نام «چاپار آئودیج» معروف به فریدا آشنا بوده است ،به سراغ فریدای کهنسال میرود تا گوشهای از خاطراتش را مرور کند . این مستند ۵۵ دقیقهای هم به لحاظ مظنون یابی و پژوهش و نقب زدن به تاریخ یکی از فجیعترین جنایات نسل کشی در اروپا واجد ویژگیهایی قابل تامل است و هم در مرحله ورود به دنیای بهیار سالمندی که مدتها شاهد کمک ایرانیان به مسلمانان بوسنی در زمان حمله صربها بوده است ، به گونهای عمل کرده که به دور از هرگونه پرداخت شعاری و جانبدارانه ، با ورودی جزئی نگر به زندگی فریدا و کشف رمز عکسی که در آلبوم او دیده میشود ،از زاویهای دیگر به موضوع انتخاب شده نگاه میکند و این بار از طریق تمرکز روی دنیای زنی که هیچ گاه مادری را تجربه نکرده است اما آرزوی دیدار بچه های جنگ زده ای را که مدتی از آن ها مراقبت کرده در همه وجودش پرورانده است، با یک غافلگیری تمام عیار روبرو می کند.
کُنج؛عبور از گزارش
کنج بدون تردید یکی از مستندهای شاخص هفدهمین جشنواره فیلم سینما حقیقت در گونه اجتماعی خواهد بود . مضمونی که میتوانست به سادگی تبدیل به گزارشی تلویزیونی از کیفیت نازل مسکن مهر یاسوج شود ، با نگاه خلاقانه مستندسازی که تصمیم میگیرد علاوه بر گزارش کم کاری مسبوق به سابقه در عرصه شهرسازی با نگاهی زیبا شناسانه به زندگی آدمهایی بپردازد که نیاز آنان را وادار به سکونت در آپارتمانهایی با پایینترین سطح امکانات شهری کرده است ، به اثری هنری تبدیل می شود.اغلب آن هایی که طرف صحبت مستندساز قرار گرفتهاند ، آگاهانه از قاب پنجرههای فرسوده همین آپارتمان با او از رنجهایشان سخن میگویند و او با انتخاب برخی از ایشان از جمله خیاط شاعر و همسرش یا دختری که در زمین خالی جنب مجتمع مسکونی با دست خالی برای پدر بزرگ و مادر بزرگش خانه دلخواهش را طراحی میکند ، باز هم با غلبه نگاه خلاقانه ، به پرداختی تلخ شاعرانه و در عین حال امیدوارانه میرسد .
رزیدنت؛دشواری های وزارتخانه ای
رزیدنت یکی از مستندهای اجتماعی درخور تامل جشنواره هفدهم بود .مستندسازی درباره موضوعات ملتهب اجتماعی به ویژه اگر پای وزارتخانه ای هم در میان باشد ، بدون تردید نیازمند صرف انرژی بسیار برای انجام مراحل پژوهشی اثر به ویژه در عرصه میدانی است و مستندساز باهوش و کاردانی که این مراحل دشوار را پشت سر گذاشته، صرفاً به جذابیت ذاتی مضامین اجتماعی برای جذب مخاطب اکتفا نمیکند و به ضربآهنگ مناسب و موثر میاندیشد . حواسش هست که گفتگوهای طولانی به اندازه نماهایی که از دشواریهای تصویربرداری و گفتگو با برخی افراد با ظرافت در متن مستند گنجانده میشود موثر نیست. بنابراین میداند که تدوین مناسب در این گونه مستندها چقدر میتواند موثر باشد. رزیدنت به یکی از مهم ترین و قدیمی ترین مسائل مربوط به نظام آموزش پزشکی در ایران میپردازد ؛ معضلی که زمینه اش را قانونگذاران ایجاد کردند و با اکثریت قاطع به پیوستن نظام آموزش پزشکی به وزارت بهداشت رای دادند و حالا سالها پس از تصویب این قانون با رزیدنتهای مواجه هستیم که در یک سال ۱۳ نفرشان بر اثر فشارهای مختلف روحی روانی و اقتصادی خودکشی میکنند .مضمون اصلی اثر به اندازه کافی تلخ و گزنده هست و در مخاطبش هم انگیزه پیگیری ایجاد میکند.فرم انتخابی متناسب با مضمون ، همچنان که پیش از این گفته شد متکی بر تصویربرداریهای مخفیانه و گفتگوهای دشوار با رزیدنتهاست که ساختار کلی اثر را شکل میدهد.
راز عیسی؛ اثر به مثابه شخصیت
یکی از بهترین پرترههای نمایش داده شده در جشنواره هفدهم « راز عیسی» درباره زندگی و آثار عیسی بهادری هنرمند نابغه طراحی نقشه فرش بود .فیلم حاصل پژوهش دقیق و درخشان درباره زندگی عیسی بهادریست که تقریباً همه زوایای پنهان و آشکار حیاتش را به تصویر میکشد .راز عیسی مثل همه پرترههای دیگر متکی بر سندهای صوتی و تصویری و گفتگو با کسانی است که شخصیت مورد نظر مستندساز را به خوبی میشناسند اما آنچه که این مستند پرتره را از نمونههای مشابه دیگر متمایز میکند ، نگاه متفاوت و منحصر به فرد مستندساز به آثار عیسی بهادریست. جستجوی نوه دورگه استاد بهادری برای یافتن آثار پدربزرگش در ایران و فرانسه مقدمه آشنایی با اثر ذوق و هنر یکی از مهمترین طراحان نقشه فرش ایران است که در کنار مرور وقایع زندگی استاد بهادری به ویژه تاسیس هنرستان هنرهای زیبای اصفهان و کنار گذاشته شدن ایشان از مدیریت هنرستان تصویری جامع وکامل از زندگی و آثار استاد ارائه میکند .در راز عیسی هنر استاد به مثابه شخصیت حضوری چشمگیر دارد.
***
بخشهای جنبی جشنواره هفدهم نیز متناسب با کیفیت درخور تامل آثار با استقبال فراوان مخاطبان روبرو شد و نشان داد که در شرایط کنونی همه اسباب و لوازم برای استفاده بهینه از نقطه عطف ایجاد شده در مستندسازی ایران فراهم است .فقط باید در کنار توجه به نسل جوان و ایجاد امکان فعالیت برای ایشان به فکر مستندسازان با تجربهای که به دلایل مختلفی مدتی است از صحنه مستندسازی دور هستند هم بود و با ایجاد فضا و امکان مناسب از تجارب ایشان هم برای پرداختن به مضامین مهم و ملتهب بهره گرفت .هنوز بسیاری از قابلیتهای بالقوه مستند سازی در ایران به کار گرفته نشدهاند و اگر دغدغه ای برای به میدان آوردن نیروهای مستعد عرصه مستندسازی ایران وجود داشته باشد ، بدون تردید از سالهای آینده شاهد رشد و اعتلای چشمگیر سینمای مستند ایران خواهیم بود.