بزرگداشت اصغر بختیاری/ مستندسازان، جهادگر هستند!

در مراسم بزرگداشت اصغر بختیاری سینماگر حوزه دفاع مقدس محمد حمیدی مقدم دبیر جشنواره گفت: اصغر بختیاری، همچون تابلوی عکسی قدیمی است که باید به جوانان نشان داد و برای مسیرشان روشنگری کرد.

به گزارش جهان سینما به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی،  بعدازظهر دیروز، چهارشنبه ۲۹ آذر ماه، در حاشیه برگزاری جشنواره «سینماحقیقت»، مراسم بزرگداشت اصغربختیاری، مستندساز باحضور چهره‌هایی‌ چون محمد حمیدی مقدم، عبدالحسین بدرلو، اصغر بختیاری، احسان محمدحسنی، شفیع آقا محمدیان، رضا میرکریمی، حبیب احمدزاده، محمدرضا عباسیان، مرتضی شعبانی، سیاوش حقیقی، مصطفی شوقی، و… برگزار شد.

در ابتدای این مراسم پس از پخش سرود ملی و تلاوت آیاتی از قرآن مجید، امیرحسین نوروزی، مجری برنامه از محمد حمیدی مقدم، دبیر جشنواره دعوت کرد تا به روی صحنه بیاید.

مستندسازان، جهادگر هستند!

حمیدی مقدم گفت: در طراحی بزرگداشت‌های جشنواره «سینماحقیقت» به سابقه، عقبه و آثار هنری هنرمندان نگاه می‌کنیم. بزرگداشت امروز اما برای ما متفاوت بود. بزرگداشت «حبیب والی‌نژاد»و زنده‌یاد «نادر طالب زاده» در سال گذشته، و بزرگداشت امسال برای «اصغر بختیاری» در ذهن ما نمادی از تکریم از معرفت است.

او ادامه داد: چنین افرادی مرزها را می‌شکنند و از داشتن تشخص و منیت این که من کجا هستم عبور می‌کنند و ایثارگرانه زندگی محضی را تصویر می‌کنند که خود تجلی‌گاه حقیقت است. ما باید این مداومت و حضور را پاس بداریم. صبوری، تحمل رنج و گذشت برای رسیدن به مفهوم در روند کار اهمیت دارد.

حمیدی مقدم گفت: امسال سالی استثنایی به لحاظ محتوا و حضور جوانان در جشنواره است. اما انتخاب اصغر بختیاری برای بزرگداشت در پاسداشت تاریخ دفاع مقدسی است که به گفته اغلب مورخان، «روایت فتح» سهمی مهم در آن ایفا می‌کند. اصغر بختیاری، همچون تابلوی عکسی قدیمی است که باید به جوانان نشان داد و برای مسیرشان روشنگری کرد. جوانان باید به این نگاه‌های مقاوم و خستگی‌ناپذیر توجه داشته باشند.

او ادامه داد: در نبرد نابرابر فیلم‌های مستند با داستانی، هر مستندساز به تنهایی جهادگر است. در کنار مسائل کشور و نظام بودن افرادی چون اصغر بختیاری ایجادگر فضایی امن خواهد بود.

سپس فیلمی خاطره‌انگیز درباره اصغر بختیاری و مرور خاطراتی با شهید آوینی به کارگردانی مرتضی پایه‌شناس پخش شد که بر لبان حاضران لبخند نشاند.

خاطرات جنگ

در ادامه قاسم بخشی، فیلمبردار که سبقه طولانی فیلمبرداری در گروه روایت فتح را نیز دارد به روی صحنه آمد و گفت: خیلی ذهنم درگیر بود که به روی صحنه که می‌آیم چه حرفی بزنم. چیزهایی هم آماده کرده بودم اما بعد از تماشای فیلم مرتضی پایه‌شناس همه ایده‌ها از ذهنم رفت و دوست دارم درباره آن‌ها بگویم و خاطرات آن روزها را تعریف کنم.

او ادامه داد: آقا مرتضی آوینی قانون داشتند مبنی بر این که افراد باید صبور باشند. او برای مستندسازی نظم و حسابی سخت‌گیرانه داشت و یادم هست با شهید آوینی و اصغر بختیاری در چند عملیات همراه بودم.

بخشی گفت: روزی به منطقه شلمچه رفته بودیم و شروع کردیم به کار. یادم هست اصغر بختیاری هنوز کار را به خوبی شروع نکرده بودیم که گفت به‌نظر من عراقی‌ها تا لحظاتی دیگر به این‌جا حمله می‌کنند و بار و بندیل را برداشته و برویم. ما دوباره سوار ماشین شدیم و به نیروی اطلاعات عملیات رسیدیم که به ما گفت تمام این منطقه را عراقی‌ها گرفتند و همین یک هلالی که شما از آن عبور می‌کنید آزاد است. یعنی درواقع، آزادی‌مان را در آن روز مدیون اصغر بختیاری هستیم.

در ادامه بخشی به بیان خاطره مشترک دیگری با اصغر بختیاری پرداخت. سپس بخشی از مستند «چشمان منتظر» ساخته اصغر بختیاری پخش شد.

بزرگداشت، حق اصغر بختیاری است

در ادامه پرویز رمضانی، صدابردار «روایت فتح» به روی صحنه آمد و گفت: شهید آوینی بعد از عملیات «کربلای ۵» تصمیم بر آن شد تا از بچه‌های جنگ برای هنر جنگ استفاده کنند. من و اصغر بختیاری دو نفر از سه نفری از گردان سیدالشهدا بودیم که به گروه پیوستیم.

او بعد از بیان خاطره‌ای از روزهای دفاع مقدس گفت: از مسئولان برگزاری این مراسم تشکر می‌کنم. این حق اصغر بختیاری است. یادم است زمانی که در فکه کار می‌کردیم شهید آوینی میگفت من دستیار ۲ خداوند هستم. زمانی که آموزش ما تمام شد تقسیم شدیم برای کار کردن. من بیشتر با آقای پیرهادی همسفر میشدم و کار یاد می‌گرفتم.

رمضانی گفت: من همواره صدابردار بودم و هیچگاه صداگذاری نکردم. آخرین صدابرداری من هم در برنامه‌ای مربوط به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود.

او در ادامه به بیان خاطره دیگری از شهیدآوینی و اصغر بختیاری پرداخت. او گفت: شهدا، شهید هستند و بعد به شهادت می‌رسند. یادم هست مرتضی آوینی قبل از شهادتش انگشترش را به اصغر بختیاری بخشید. حتی از شهید آوینی عکسی هم قبل از شهادتش هست که بوی شهادت می‌داد و خود شهید می‌دانست و ما نمی‌دانستیم و همچنان بعد از رفتنش دل ما غزه است.

افتخار می‌کنم که فیلمبردار اصغر بختیاری بودم!

سپس نوبت به مرتضی شعبانی رسید که روی صحنه آمد و گفت: امشب برای من شب بسیار خوبی است و خدا محمد حمیدی مقدم را خیر بدهد که چنین شب خاطره‌انگیزی را برای ما رقم زدند. من افتخار می‌کنم به این که تا مدت‌ها فیلمبردار اصغر بختیاری بودم. به اعتقاد من حضور ایشان سر هر صحنه‌ای حال و هوا را متفاوت می‌کرد.

مرتضی شعبانی نیز خاطره‌ای مشترک با اصغر بختیاری و شهید آوینی تعریف کرد.

او ادامه داد: افتخار می‌کنم که بیش از ۳۷ سال است که با اصغر بختیاری رفیق هستم و از او درس اخلاق یاد گرفتم. امیدوارم عمر باعزتی و سرشار از سلامتی داشته باشند.

سپس ویدئویی از پشت‌صحنه مستند «شهری در آسمان» پخش شد.

مومن، انقلابی و پای کار

سپس محمدیاشار نادری، مدیرعامل بنیاد «روایت فتح» به روی صحنه آمد و بعد از تجدید یاد شهید آوینی و حاج قاسم سلیمانی و گرامی دانستن یاد بسیاری از مستندسازان و هنرمندان درگذشته گفت: چند گروه از افراد در جریان انقلاب حضور دارند. برای مثال برخی از افراد مومن هستند و مشغول عبادت و نمازگزاری هستند. گروهی دیگر مومن و اهل تقوا و در عین حال انقلابی هستند و پای سفره انقلاب می‌نشینند و مشارکت می‌کنند. گروه سومی هم هستند که مومن، انقلابی و پای کار هستند. گروه چهارم مومن، انقلابی، پای کار و عازم هستند و در معرکه و بزنگاه عازم هستند.

او ادامه داد: حاج اصغر بختیاری، مومن، انقلابی، پای کار و عازم است. شخصیت اصغر بختیاری از اندازه دهان من بزرگ‌تر است. او فولاد آب‌دیده‌ای است که در شرایطی که انسان را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد چون فولادی آبدیده مقاوم است و شکل و فرمش تغییر نکرده و تحت تاثیر هیچ چیزی قرار نمی‌گیرد.

نادری گفت: خداراشکر که «روایت فتح» همواره رویش داشته و انسان‌ها در آن می‌روییدند. روایت فتح یک جریان فکری است که به برکت بذرهایی که در گذشته کاشته‌اند، امروز میوه‌شان را می‌چینیم. یاسر انتظامی ۱۰۵ قسمت تاریخ شفاهی روایت فتح را با خون دل ساخت که اتفاق مبارکی است برای فهم نسل بعد از قصه شهیدانی که در این راه خونشان ریخته شده است. دست ادب بر سینه گذاشته و از حسن سلیقه عوامل جشنواره برای انتخاب درست اصغر بختیاری تشکر می‌کنم.

سپس، محمد حمیدی مقدم، دبیر جشنواره و دیگر مهمانان از سید صالح موسوی، رزمنده حاضر در سالن تقدیر به عمل آوردند.

صالح موسوی گفت: من به عشق آقای بختیاری اینجا آمده‌ام و از محمد حمیدی مقدم بابت برگزاری این برنامه تشکر می‌کنم.

حمیدی مقدم گفت: این برنامه ناگهانی شد و به زعم من کار قضا و قدر است. مفتخر هستیم که میزبان شخصی چون صالح موسوی هستیم.

در ادامه ویدیویی از فیلم‌های روایت فتح پخش شد.

اصغر بختیاری، اولین نامی که به ذهن می‌رسد

سپس احسان محمد حسنی، مدیر سازمان اوج، به روی صحنه آمد و گفت: در بزرگراه مدرس شمال به جنوب بودم که سال ۹۶ حاج قاسم سلیمانی به من زنگ زدند و خواستند درباره یک شهید مستند بسازند. اولین اسمی که آن لحظه به ذهن من رسید اصغر بختیاری بود.

او با بیان خاطره‌ای از اصغر بختیاری و شهید آوینی ادامه داد: برای من و نسل من، اصغر بختیاری و همکارانش چراغ‌های روشنی هستند که در دوره و زمانه ضد انقلاب سازی و لج‌باز سازی فعال است، بدرخشند و ما راه انقلابمان را گم نکنیم. حالا خیمه بزرگ انقلاب چتری شده که افراد نمی‌خواهند از پناه حفاظت آن کنار بروند و در این راه افرادی چون اصغر بختیاری نقش والایی دارند. انشالله که راه را با حضور این عزیزان گم نکنیم.

سپس محمد حمیدی مقدم، محمد یاشار نادری و مصطفی شوقی برای اهدای نشان بزرگداشت به اصغر بختیاری روی صحنه آمدند. صالح موسوی نیز به روی صحنه آمد و با تعریف یک خاطره از روایت فتح، نشان را به اصغر بختیاری اهدا کرد.

سپس مهمانان به روی صحنه آمدند و عکسی به یادگار ثبت کردند.

تا جان در بدن دارم کار خواهم کرد

درپایان نوبت به اصغر بختیاری رسید و روی صحنه آمد و با خواندن غزلی از سعدی شیرازی گفت: از محمد حمیدی مقدم، دبیر جشنواره تشکر می‌کنم. بی‌اغراق، برگزاری مراسم بزرگداشت برای من خیلی سخت بود. در سال ۷۲ وقتی به سمت فکه می‌رفتیم، هیچ‌کس شهید آوینی را نمی‌شناخت و ما با کمترین تجهیزات در زمین فوتبالی در خرمشهر فیلمبرداری می‌کردیم و من به‌عنوان مدیرتولید بسیار ناامید بودم از این که کسی با ما مصاحبه نمی‌کند. به شهید آوینی گفتم کاش به تهران برگردیم.

او ادامه داد: اما شهید آوینی به من گفت «اصغر، تنها یک مادر شهید اگر من را دعا کند برایم کافی است.». جایی که در آن روزها اقامت می‌کردیم، وضعیتی بسیار بغرنج و سخت بود. فیلم‌های شهید آوینی جان دارد و زنده هستند و شاهد نماز شب خواندن‌ها و متن‌هایی بودم که می‌نوشت. من از او یاد گرفتم که پای انقلاب اسلامی، نظام و جمهوری اسلامی بایستم و تا جان در بدن دارم کار کنم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *