مروری بر چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران/چند نقطعه عطف و یک مساله

/ سید محمد سلیمانی /

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران در شرایطی با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد که از چند جهت توانست نقطه عطفی در جریان تولید فیلم کوتاه و نمایش جشنواره ای آن ها باشد . نقطه عطف اول که بسیاری از علاقه مندان  فیلم کوتاه را غافلگیر کرد و استقبال پر شور و قابل توجه علاقه مندان فیلم کوتاه از نمایش فیلم‌ها در پردیس سینمایی ملت بود که باعث شد با وجود اختصاص سالن‌های کمکی باز هم تعداد زیادی از علاقه مندان کنار دیوارهای سالن یا روی پله‌ها به تماشای فیلم‌های بخش‌های مختلف جشنواره و به ویژه بخش مسابقه ملی بپردازند ؛ علاقه مندانی که جوانان شهرستانی در میان آن ها به وفور مشاهده می‌شد و نشان می‌داد فیلم کوتاه هم اکنون در سراسر ایران طرفداران فراوانی دارد و علاوه بر کسانی که مشغول تولید فیلم کوتاه هستند ، عده زیادی از سینما دوستان هم علاقه مند  به تماشای فیلم  های کوتاه تولید شده توسط استعدادهای جوان سینمای ایران هستند .ضمن اینکه برگزار کنندگان  جشنواره امسال در اقدامی شایسته کارگاه‌ها و نشست‌های متعددی را با حضور سینماگران حرفه‌ای برای استفاده جوانان علاقه مند تدارک دیدند که استقبال از این کارگاه‌ها و نشست‌ها هم به نسبت سال‌های گذشته بسیار چشمگیر و قابل توجه بود .به تعبیر بهتر در جشنواره چهلم فیلم کوتاه تهران ، علاوه بر استفاده کامل از وجوه ویترینی جشنواره و نمایش منتخب فیلم های کوتاه تولید شده در یک سال ، بخش‌های جنبی هم به عنوان مهم ‌ترین وجوه کاربردی جشنواره مورد توجه قرار گرفت و انتقال تجربه از کارگردانان با تجربه سینمای حرفه‌ای به علاقه مندان تولید فیلم کوتاه صورت گرفت . تاثیر این روند انتقال تجربه که از چند سال قبل آغاز شده در جشنواره‌های فیلم کوتاه چند سال اخیر به خوبی قابل مشاهده و تحلیل است  و به ویژه از بعد فنی تولید فیلم کوتاه پیشرفت‌های چشمگیری داشته که یکی از نقاط عطف جشنواره امسال را هم شکل داد.

تولید فیلم کوتاه در حال حاضر با توجه به پیشرفت‌های فنی سینماگران جوان به مرحله‌ای رسیده است که لااقل در میان فیلم‌های انتخاب شده برای شرکت در جشنواره به ندرت شاهد فیلمی بوده ایم  که ضعف های آشکاری در زمینه فیلمبرداری،  تدوین ، جلوه های ویژه و غیره داشته باشد .

به نظرمی‌رسد نسل جوان سینماگران ایرانی که تجربه در سینما را با فیلم کوتاه آغاز کرده‌اند ، با توجه به اینکه در عرصه آموزش سینما و همچنین تماشای فیلم‌های روز سینمای جهان پشتکار  فراوانی دارند ، می توانند در عرصه کارگردانی پیشرفت های قابل توجهی داشته باشند و به جرات می توان گفت که حداقل نیمی از کارگردانانی که فیلم های کوتاهشان در جشنواره چهلم به نمایش درآمد ، می‌توانند اولین فیلم بلند حرفه‌ای خود را جلوی دوربین ببرند .آنچه که مثل همیشه در سینمای تجربی و حرفه‌ای ایران همچنان نیازمند کار و تلاش بیشتر است ایده یابی و پرداخت فیلمنامه است . سرمایه‌ گذاری جشنواره فیلم کوتاه تهران روی بخش سینما و ادبیات باعث شد که به ویژه در چند سال اخیر شاهد رشد کیفی فیلم های اقتباسی باشیم که اتفاقاً فیلم های موفقی هم بر اساس آن ها ساخته شده است که یک نمونه از آن ها  – خودکشی به سبک نیچه –  ز فیلم‌های موفق جشنواره امسال هم بود .سیاست اصلی جشنواره فیلم کوتاه در دوره های ۳۹ و ۴۰ تمرکز روی ژانرهای مختلف بود ؛ سیاستی که باعث شد تمرکز روی ژانر اجتماعی جای خود را به تولید فیلم در گونه‌های کمدی ترسناک راز آلود و غیره بدهد ولی تلاش برای پرداختن به ژانرهای گوناگون در عرصه تولید فیلم کوتاه نتوانسته مشکل فیلم‌نامه را به طور کامل حل کند چرا که در قالب همان ژانرهای جدید که سینماگران جوان به آن ها پرداخته بودند باز هم فیلمنامه به ویژه پایان‌بندی ،همچنان نقطه ضعف برخی از آثار به شمار می‌آمدند .

تلاش برخی از سینماگران جوان برای دستیابی به قالب‌های جدید روایی برای تعریف داستان و عبور از برخی قواعد دست و پاگیر به دلیل آنکه خود اثر توانسته بود به نوعی نگاه جدیدش رابه نوعی قاعده مند و برای مخاطب قابل قبول کند ، در خور تحمل بود .

فیلم مورچه که اتفاقاً جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را هم به دست آورد یکی از نمونه‌های موفق فیلم کوتاه در این زمینه بود که متاسفانه مورد بی‌مهری هیات داوران جشنواره قرار گرفت و در هیچ رشته‌ای هم نامزد دریافت جایزه نشد در حالی که فیلم به لحاظ کارگردانی و پرداخت فیلمنامه یکی از نمونه‌های درخور توجه چند سال اخیر در عرصه فیلم کوتاه بود .

تنوع مضمون در آثار قابل تامل جشنواره امسال از جمله «آپولو » ، «یوفو » ، «خودکشی به سبک نیچه»و غیره به وضوح دیده می‌شد ولی این اتفاق زمانی به نتیجه مطلوب می‌رسد که در کنار اقبال به تولید فیلم در ژانرهای مختلف درقالب برنامه‌های آموزشی که نمونه‌هایی از آن در جشنواره چهلم دیده شد و نمایش فیلم‌های مرتبط از بین آثار برگزیده هر ژانر،  موضوع فیلمنامه به ویژه در ژانرهای کمتر تجربه شده در عرصه فیلم کوتاه یعنی رازآلو ترسناک و غیره بیش از پیش جدی گرفته شود. آنچه که فیلمی همچون خودکشی به سبک نیچه را به یکی از آثار برگزیده و درخور توجه جشنواره امسال تبدیل کرد صرفاً کارگردانی و وجوه فنی استاندارد فیلم نبود بلکه اجرای درست فیلمنامه پرداخت شده اثر توانست فیلم را در جایگاه واقعی خودش قرار دهد .همچنان که در فیلم «مورچه» هم صرفاً برخی نوآوری‌ها در پرداخت فنی فیلم-  قطع صدا و قرار دادن مخاطب در موقعیت یک ناشنوا – تنها دلیل استقبال از آن نبود بلکه نوع نگاه فیلمساز به دنیای خاص یک ناشنوا و محیط پیرامونش و جلب همذات پنداری مخاطبان با شخصیت اصلی  به  واسطه پرداخت درست فیلمنامه به جذابیت‌های آن افزوده بود. به نظر می‌رسد سینمای ایران در حال گذار از مقطعی مهم و حساس است و سینماگران جوان و مستعد  آماده حضور در عرصه سینمای حرفه‌ای هستند. جشنواره چهلم مجال و فرصت مناسبی برای استعداد یابی بود و بدون تردید برخی از کارگردانان جوان حاضر در جشنواره امسال در صورتی که بتوانند فیلمنامه مناسبی در اختیار بگیرند،  فیلم‌های بلند اولشان را به جشنواره فیلم فجر ارائه خواهند کرد .

در پایان اشاره به این نکته هم ضروری است که اطلاع رسانی مناسب توسط ستاد خبری جشنواره امسال ، باعث شد که برنامه‌های جنبی جشنواره  بازتاب رسانه ای  مناسبی هم  پیدا کنند و کسانی که امکان حضور در جشنواره را نداشتند ، توانستند بر اساس اخبار و گزارش‌های جشنواره  با شمه ای از آنچه که در نشست‌ها و کارگاه ها گذشت آشنا شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *