امسال در شرایطی روز ملی سینما را گرامی میداریم که سینماگران ایرانی متاثر از شرایط نامطلوب اقتصادی حاکم بر کل جامعه با تحمل دشواری های فراوان روزگار می گذرانند و گاهی به ناچار تن به حضور در فیلم ها و مجموعه هایی می دهند که علاقه ای به آن ها ندارند.
روزگار امروز سینمای ایران به گونه ای رقم خورده است که به نظر می رسد به رغم همه پیشرفت هایی که در قلمرو فنی داشته است – و البته مدیون حضور نیرو های فنی کار آمد و دلسوز در رشته های مختلف است – به دلایل متعددی که فقط به بخشی از آن ها در این مجال کوتاه اشاره خواهم کرد ، در عرصه ارتقای سلیقه مخاطبانش به توفیق چندانی دست نیافته است . با نگاهی به فیلم های پرفروش روی پرده به روشنی می توان دریافت که در حال حاضر کمدی های سطحی و عامه پسند حرف اول و آخر را می زنند و عرصه برای فیلم های کمی جدی تر به گونه ای تنگ شده که نگارنده گاهی اوقات برای تماشای برخی فیلم ها که فقط یک سانس مرده برای آن ها در برخی سینما ها در نظر گرفته شده است با مشکلی جدی به نام«به حد نصاب نرسیدن تعداد مخاطب »و لغو سانس روبرو می شود و می ماند متحیر که بالاخره برای دیدن فیلم مورد نظرش و نوشتن در باره آن باید چه کند!
شاید اشاره به این واقعیت تلخ یا مواردی شبیه به این در باره اوضاع و احوال امروز سینمای ایران در روز ملی سینما چندان خوشایند به نظر نرسد ولی راستش را بخواهید به جز اشاره به پیشرفت های فنی سینمای ایران نکته امید بخش دیگری به ذهنم نرسید که البته همین نوع پیشرفت هم اگر صرف به تصویر کشیدن فیلم نامه ای درست و درمان با مضامین و شخصیت های فکر شده و ارزشمند نشود، به کاری نمی آید جز پر کردن گیشه فیلم هایی که محصول افت سلیقه مخاطبان سینما هستند .
با نگاهی به اوضاع و احوال ژانرهایی که روزی ، روزگاری جزو پر مخاطب های سینمای ایران بودند و حالا به حاشیه رانده شده اند به روشنی می توان دریافت که سینمای ایران بسیاری از گنجینه های معنوی اش را از دست داده است و برای بازگشت به دوران طلایی گونه هایی مانند سینمای کودک و نوجوان ، سینمای دفاع مقدس و … باید بسیار کوشید و اتفاقا همان پیشرفت های فنی رادرگونه هایی که به آن ها اشاره شد به کار گرفت و سینمای ایران را از متکی شدن به یک یا حداکثر دو ژانر نجات داد.
افزایش سرسام آور هزینه های تولید فیلم در سینمای ایران و همچنین سینما داری ، باعث شده است که بسیاری از فیلمسازان خوش فکر و مستقل سینمای ایران امکانی برای ساختن فیلم جدید و اثبات توانایی های بالقوه شان نداشته باشند و اگر هم با تحمل مشقات فراوان بتوانند فیلمی را جلوی دوربین ببرند، برای نمایش آن در سینما ها با مشکلات بسیاری روبرو می شوند. باز جای شکرش باقی است که گروه سینمایی هنر و تجربه توانسته امکانی هر چند محدود را برای نمایش فیلم های مستقل فراهم کند که آن هم نیازمند رشد و اعتلای بیشتر و گسترش در سینما های سراسر ایران است.
برای نجات سینمای امروز ایران، تدبیر حرف اول و آخر را می زند .متولیان سینمای ایران باید به گونه ای عمل کنند که سینماگران بتوانند بدون نیاز به تزریق مستمر کمک های دولتی یا توسل به عوام زدگی و حرکت بر بستر پسند عمومی که الزاما بهترین نقشه راه پیش رو نیست ، به حیات خود ادامه دهند و ضمن حرکت بر مدار جوانگرایی ، حواسشان به نیرو های با تجربه و کارآمد هم باشد که بسیاری از ایشان مدت هاست فیلم جدیدی نساخته اند و به لحاظ مادی و معنوی با مشکلات بسیاری مواجهند.
یادمان باشد سینمایی که امروز برایش بزرگداشت می گیریم ، ثمره تلاش هنرمندانی است که بسیاری از ایشان حد اقل باید بتوانند سالی یک فیلم به کارنامه خودشان و سینمای ایران اضافه کنند و متاسفانه در حال حاضر یا خانه نشینند یا از این دفتر سینمایی به دفتر دیگر می روند تا بتوانند برای فیلم نامه ها و طرح هایشان تهیه کننده پیدا کنند.
لطفا کمی جدی تر به این واقعیت های دردناک امروز سینمای ایران بیندیشیم که شاید در سال آینده یا سال های بعدتردر روز ملی سینما کاممان شیرین باشد و تلخی ها ، حالمان را بد نکند.
سید محمد سلیمانی