در نشست خبری «سرهنگ ثریا» مطرح شد:موفقیت فیلم و هر نکته‌ای درباره آن در دست خداست

نشست مطبوعاتیِ فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» روز جمعه ۱۴ بهمن در سانس دوم برای اصحاب رسانه و جامعه منتقدان در سینمای رسانه (پردیس سینمایی ملت) با حضور عوامل فیلم برگزار شد.

در نشست خبری فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا»، لیلی عاج (کارگردان)، جلیل شعبانی (تهیه‌کننده)، بهزاد عبدی (آهنگساز)، آرش قاسمی (صداگذار)، مهرناز اکبری (طراح لباس)، علیرضا برازنده (مدیر فیلمبرداری) و بابک پناهی (طراحی صحنه) حضور دارند‌.

لیلی عاج درباره دلیل انتخاب سوژه فیلم گفت: سال ۹۹ از طرف مرکز هنرهای نمایشی برای چاپ کتاب دعوت شده بودم. بچه گیلان غرب هستم و پدر بزرگم عضو گروه مرصاد بود به همین دلیل از کودکی می خواستم آن را بنویسم. همان طور که درباره سازمان مجاهدین جستجو می کردم، مادری کنار سیم خوار دارها دیدم که بسیار تاثیر گذار بود. کم کم مراحل تخقیق را انجام دادم و با ثریا عبداللهی نازنین که یکی از مادرها بود، آشنا شدم و فیلم «سرهنگ ثریا» شکل گرفت.

وی ادامه داد: مادر، انتظار و فرزند سه کلید واژه فراجهانی هستند و برای همه جهان این فیلم می‌تواند نمایش داده شود.

شعبانی تهیه‌کننده فیلم در ادامه نشست عنوان کرد: زمانی که این فیلم را می‌خواستیم تولید کنیم، می‌دانستیم که این اتفاق می‌تواند در هر جای دنیای به وجود آید. سوژه این فیلم، موضوع بین‌المللی است و فارغ از هرچیزی می‌تواند در هر جای این کره خاکی اتفاق بیفتند.

عاج در پاسخ به این سوال که از مستند فیلم ناتمام برای «دخترم سمیه» الهام گرفتید؟ گفت: من هر آن چیزی که فکر کنید درباره پدر و مادران در کمپ آزادی بوده را دیدم و این مستند را هم دیدم و درباره کارکتر مصطفی صحبت کردیم و شباهت شخصیت فیلم من با آن مستند کاملا اتفاقی بوده است.

کارگردان «سرهنگ ثریا» درباره موفقیت فیلم توضیح داد: موفقیت فیلم و هر نکته‌ای درباره آن در دست خداست. ربطی به هیچ‌کس ندارد.

بهزاد عبدی آهنگساز این فیلم سینمایی در پاسخ به این سوال که برای آهنگسازی آثاری را تماشا کردید که الهام بخش باشد؟ بیان کرد: برای خلق اثر هنری سعی می کنیم به روح اثر نزدیک شویم و من هم آثار مختلف را دیدم و زمانی که به روح اثر نزدیک شدم تصمیم گرفتم این طور کار کنم و با مشورت خانم عاج با همان تحلیل پیش رفتم. سولوی کار بر اساس ددوک بود و صدای زنی بود که افکار را متوجه فرزندش کند.

لیلا عاج در ادامه خاطر نشان کرد: امروز میزبان خانواده هایی هستم که زمانی که فیلم می دیدن چشم هایشان خیس می شد. خیلی از مادران تشکر می کنم که کنار ما بودند. ما مادری را داریم که فرزندش ۴۰ سال اسیر فرقه رجوی بوده است و امروز اینجاست و من میزبان آنان هستم و می خواهم که این مادران را تشویق کنید.

در ادامه تمامی اهالی رسانه به تشویق مادران زندانی‌ها در فرقه رجویه پرداختد.

عاج ادامه داد: من یک گروه بسیار بی‌نظیر داشتم و خدا من را خیلی دوست داشت که همچنین گروهی داشتم. من یک سوژه زنانه ملتهب دیدم که درام داشت و ترغیب شدم به عنوان اولین فیلم آن را بسازم. حداقل فایده‌ای که این فیلم دارد، این است که سفید‌سازی پرونده فرقه رجویه و مجاهدین را باور نکنیم.

بابک پناهی طراح صحنه نیز درباره سختی‌های کار این پروژه عنوان کرد: در طراحی این کار چند بخش داشتیم که یکی پادگان اشرف بود و با خانم عاج به این نتیجه رسیدیم که همان پادگان اشرف را طراحی کنیم. من فرصت رفتن و دیدن پادگان را نداشتم و طراحی از روی عکس ها شکل گرفت. بخش دیگر هم کمپ ثریا بود که اگر می خواستیم به شکل واقعی اجرا کنیم لطف چندانی نداشت و به کار فیلم نمی آمد و تصمیم گرفتیم خودمان آن را طراحی کنیم.

وی ادامه داد: به هر حال از طرفی کمپ اشرف، کمپ ثریا و مقر عراقی ها از هم دور بودند و با مشورت عوامل تصمیم گرفتیم این فضاها را نزدیک به هم طراحی کنیم و به همین دلیل اندازه ها را در فیلم به هم نزدیک کردیم و فضاهای خالی را به حداقل برسانیم.

تهیه کننده فیلم «سرهنگ ثریا» در ادامه این نشست با اشاره به اینکه مهدی برازنده فیلمبردار دلش می خواست در این نشست حضور داشته باشد، بیان کرد:ایشان امکان نداشتند در این فیلم حضور داشته باشند و خانم صامتی هم مشغول فیلمبرداری در صحنه فیلم هستند که در لوکیشن شهر کرج بود و گفت اگر بتوانم خودم را به نشست می رسانم. از ایشان بسیار سپاسگزارم چون از دل و جان با ما همکاری کردند.

بابک پناهی در ادامه درباره طراحی صحنه در فیلم «سرهنگ ثریا» بیان کرد: زمانی که فیلمنامه را خواندیم و مستندها را دیدیم، به شخصه دوست داشتم که کاراکترها نزدیک به اشخاص واقعی باشند. تلاش کردیم تا همان ایده را اجرا کنیم تا کاراکترها به افرادی که در کمپ ثریا بودند، نزدیک شوند و فیلم اثری باشد که به مستند نزدیک باشد.

آرش قاسمی، صدا گذار در ادامه افزود: شاید مطرح کردن مسائل فنی چندان جایگاهی نداشته باشد اما فیلمنامه این کار برایم جذاب بود و بیشتر دغدغه صدا داشتند و به این نتیجه رسیدیم که جنگ صدایی بین مادران، پدران و منافقین داشته باشیم و تلاش کردیم این جنگ ایجاد شود. خیلی حس خوبی با این کار داشتم.

در ادامه جلیل شعبانی تهیه کننده اثر از تهیه‌کننده فیلم «سرهنگ ثریا» از ثریا عبداللهی، شخصی که فیلم از زندگی ایشان ساخته شده و مابه‌ازای بیرون آن هستند دعوت کرد تا روی صحنه بیایند.

ثریا عبداللهی ضمن عرض ادب گفت: من ثریا عبداللهی هستم. پسر من سال ۱۳۸۱ از ترکیه ربوده شد و ۲۱ سال است که از پسرم خبر ندارم. من به دخترم لیلا عاج دستمریزاد می‌گویم. این کارگردان نزدیک به ۳ سال است که مدام پیش من آمدند و مستندات را می‌گرفت‌. از ژاله صامتی بسیار ممنونم که بسیار عالی نقش را ایفا کرد و تمام دردهای من را بسیار عالی جلوی دوربین آورد. دردهای خانواده‌هایی که فرزندانشان به دست فرقه رجوی ربوده شدند در این فیلم نشان داده شد.

وی افزود: من از طریق انجمن “نجات” عازم عراق شدم. زمانی که مرز رفتم دیدم خیلی از پدر و مادرها در انتظار بچه‌هایشان هستند و بعد از این‌که به مقر آن‌ها رفتیم، اجازه ملاقات با فرزاندنمان را ندادند. پس این دلیلی شد که با یک بلندگو سعی کردیم صدایمان را به بچه‌هایمان برسانیم.

در ادامه مادر امیراصلان حسن زاده گفت: همان طور که فیلم نشان داد من مادر امیر اصلان حسن زاده هستم که پسرم سال ۸۱ از ترکیه ربوده شد و هیچ خبری از او ندارم. به خانم عاج دست مریزاد می گویم. نزدیک به سه سال است که برای این فیلم زحمت کشیدند. تا جایی که توانستم عکس خانواده ها و فرزندانشان را به او دادم خانواده هایی که ۲۰ تا ۴۰ سال از فرزندانشان خبر ندارند. من نزدیک به چهار سال در عراق بودم و از عوامل این برنامه و خانم صامتی قدردانی می کنم که حس مادارنه را به بهترین شکل جلوی دوربین نشان دادند. من احساس می کنم دوباره متولد شدم چرا که خانواده های نزدیک به ۱۱ سال است که دردهایشان در خفا مانده است. از طریق انجمن نجات عازم عراق شدم. مدیر عامل آن آقای خدابنده ما را در این امور یاری کرده است. من فکر می کردم تنها هستم و زمانی که به مرز رفتم پدر و مادرهای مشابه خودم را زیاد دیدم. اجازه ملاقات به ما نمی دادند و به همین دلیل ما از بلندگو استفاده می کردیم چرا که اجازه نمی دادند صدای ما به فرزندانمان برسد. لیلی عاج در انتها بیان کرد:خانم صامتی انتخاب اول و آخر من بود و من به دنبال مادری بودم که بتواند نقش را به خوبی ایفا کند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *