نگاهی به حاشیه های اعلام اسامی فیلم های بخش سودای سیمرغ جشنواره چهلم / پیش بینی یا پیش داوری ؟

درست است که در میان فهرست  پد ید آورند گان  آثار انتخاب شده برای بخش سودای سیمرغ جشنواره چهلم، نام بسیاری از فیلمسازان باتجربه سینمای ایران دیده نمی شود  و واضح است که با وجود نام‌هایی مانند کمال تبریزی ،ابراهیم حاتمی‌کیا ،سعید روستایی ،مانی حقیقی، نرگس آبیار، نیکی کریمی ،مجید مجیدی ، محمد کارت ،بهرام توکلی ، کیومرث پوراحمد ، رسول صدرعاملی ، نیما جاویدی ، پرویز شهبازی و دیگران، حتماً جشنواره جذاب تر و پربارتری می داشتیم ولی واقعیت این است که سینمای ایران ظرفیت  تولید سالانه محدودی  دارد و به ویژه پس از آغاز پاندمی کرونا ، این محدودیت بیشتر و بیشتر هم شده است. مشکلات و دردهای کهنه و قدیمی سینمای ایران در عرصه تولید از جمله برخی انحصارها و غیره را هم که به این محدودیت‌ها اضافه کنیم،  دست آخر به این نتیجه می‌رسیم که هیچگاه سینمای ایران نتوانسته به هزار و یک دلیل از همه ظرفیت‌هایش در یک دوره برگزاری جشنواره فیلم فجر بهره بگیرد. چرا که این جشنواره هم به نوعی برآمده از ساختار کلی سینمای ایران است و همیشه و در همه حال مجموعه‌ای از نقاط قوت و ضعف را در کنار هم داشته است . حالا یک سال مشکلاتش بیشتر و در سال دیگر کمتر یا متفاوت تر بوده است . مساله اصلی این است که با توجه به تغییر مکرر مدیریت‌ها و سیاست‌گذاری‌ها در این عرصه ، نمی‌توان توقع داشت که جشنواره فیلم فجر در یک زمان و دوره مشخص – حالا مثلاً دوره چهلم  به عنوان یک نماد عددی-  با کمترین مساله و حاشیه برگزار شده و همه چیز حتما  ختم به خیر شود.

 هر ساله فیلم هایی  به دلیل طولانی شدن مراحل تولید ، بروز مشکلات حقوقی در عرصه مالکیت یا بیرون ماندن از دایره گزینش توسط هیات انتخاب به جشنواره راه پیدا نمی کنند .در سالی،  آثار فیلمسازان باتجربه و فیلم اولی‌ها به نسبت تقریباً مساوی در کنار هم به نمایش درمی‌آیند و در سال یا سال‌های دیگر،  تعداد با تجربه ها بیشتر و فیلم اولی‌ها و دومی ها کمتر است یا برعکس . امسال به نظر می‌رسد با تجربه ترها مجال چندانی برای عرضه توانایی‌ها و تجربه هایشان نداشته‌اند . یا تهیه کنندگانی برای آثارشان پیدا نکرده‌اند یا تهیه کنندگان آثار ایشان امکان دریافت پروانه ساخت نداشته ‌اند . به همین نسبت هم تعداد فیلمسازانی که  فیلم های اول و دوم شان را عرضه کرده‌اند بیشتر است و به همین نسبت هم کنجکاوی ها نسبت به کیفیت فیلم های عرضه شده افزون‌تر.

 حالا چند سالی هست که جذابیت های جشنواره فیلم فجر دیگر متکی به حضور چهره های قدیمی و با تجربه نیست و این جوان تر ها هستند که کنجکاوی برانگیزند و آماده برای غافلگیر  کردن. بنابراین بیایید کمی صبور باشید و از همین ابتدا و پیش از نمایش فیلم‌های انتخاب شده  حکم کلی صادر نکنیم .کنجکاو باشیم که فیلم‌های آماده شده ولی انتخاب نشده چرا و به چه دلیل انتخاب نشده‌اند، ولی انتخاب نشدن برخی فیلم‌ها را که تصور می کردیم باید انتخاب می‌شدند و نشده اند  صرفا به حساب ضعف عملکرد اعضای هیات انتخاب نگذاریم و اجازه بدهیم محصول این گزینش‌های درست یا غلط  روی پرده برود و بعد قضاوت کنیم .به هیچ عنوان منکر  وجود برخی نگاه‌های سلیقه‌ای رایج در انتخاب‌ها و در نظر گرفتن مصلحت ها و غیره در گزینش فیلم های بخش سودای سیمرغ در دوره های مختلف جشنواره نیستم . ولی معتقد بوده و هستم که برای ارزیابی میزان این نوع نگاه ها و انتخاب ها در یک دوره از برگزاری جشنواره ، باید منتظر نمایش فیلم‌های بخش مسابقه بود .پس از نمایش تعدادی از فیلم‌ها به وضوح می‌توان دریافت که اعضای هیات انتخاب تا چه حد توانسته اند در به انجام رساندن وظیفه خطیری که به عهده آن ها  گذاشته شده موفق باشند.

 چندی پیش به این نکته اشاره کردم که کیفیت کار هیات انتخاب  جشنواره فیلم فجر می‌تواند در ارزیابی نحوه برگزاری آن تعیین کننده باشد .چرا که اگر به هر دلیل اعضای این هیات نتوانند یا نخواهند بهترین های «واقعی» را انتخاب کنند حاشیه‌ها و بحث های غیرضروری بر فضای کلی جشنواره سایه انداخته و تلاش برگزار کنندگان را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد . به گمان نگارنده هنوز برای ارزیابی عملکرد هیات انتخاب خیلی زود است .می‌توانیم به عنوان اهل رسانه پیش‌بینی‌های خود را بر اساس شناختی که از افراد و آثار قبلی شان  داریم بیان و منتشر کنیم ولی پیش داوری  را در این مقطع  نه به صلاح سینمای ایران  و نه به نفع اهالی رسانه و صاحبنظران می‌دانم.  شکیبا  باشیم و البته در زمان مناسب منتقد و مطالبه گر.

سید محمد سلیمانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *